راهی به سوی خوشبختتتتتی

اگه غمگینی اگه دنبال آرامشی اگه افسرده ای اگه دلت گرفته اگه دلت شکسته اگه تنهایی اگه غصه هات اندازه دنیاست بیا تو..

راهی به سوی خوشبختتتتتی

اگه غمگینی اگه دنبال آرامشی اگه افسرده ای اگه دلت گرفته اگه دلت شکسته اگه تنهایی اگه غصه هات اندازه دنیاست بیا تو..

ترفندها وکمینگاه های شیطان از زبان خودش



وقتی به آسمانها راه یافتم ودر صفوف ملائکه قرار گرفتم به لوحی برخورد کردم که در ان نوشته شده بود من عمل هیچکس را ضایع نمیکنم با خود فکر کردم اگر عبادت کنم میتوانم در برابر ان چیزی از خدا بخواهم شش هزار سال عبادت کردم که فقط چهار هزار سال انرا در دورکعت نماز سپری کردم پس از انکه دستور اخراجم از درگاه خداوند صادر شد از خداوند طلب مزد کردم ومزدم را زنده ماندن -مهلت-
 قرار دادم از اینها گذشته وقتی پای مزد به میان امد چیزهای دیگری هم طلب کردم از جمله اینکه در رگ وخون انها جاری-تاثیر گذار -
باشم در مقابل یک ادم دوفرزند نصیب من گردد من انسانها را ببینم اما انها مرا نبینند به هر شکلی که بخواهم درایم وخداوند هم پذیرفت
ما به کمک هوای نفس وچهره زیبای دنیا همه را فریب میدهیم "غیر از بندگان مخلص خدا"پرده پوشی هم نمیکنیم
اگر رحمت خدا به بندگانش نبود من ویارانم میتوانستیم همه را دوزخی کنیم من از ادمی در عجبم که مدعی است خداوند را می پرستد اما از او نافرمانی میکند واز انسو ادعا میکند دشمن من است اما از من اطاعت می کند .
بنی ادم بسیار موعظه شنیده اما به راه من بازگشته وبسیار حوادث وعاقبت نابخیری از هم نوعانش دیده اما باز هم عبرت نگرفته وبه قول شخصیت بزرگ شما (حضرت علی)"عبرتها چه بیشمار وعبرت گیرندگان چه کم هستند

به طور کلی من چهار کمینگاه محکم ومعین را ر نظر گرفته ام جلو عقب راست وچپ
همانروز اول هم به خداوند عرض کردم که من سرراه بندگانت به کمین مینشینم واز پیش رو وپشت سر واز راست وچپ به سراغشان میروم

 ایجاد کمین واستفاده از غفلت انسانهازرق وبرق دنیا وهوی پرستی زمینه های مساعد را برای ایجاد غفلت در بنی ادم فراهم می اورند
اقدامات تدریجی چون فطرت انسان پاک است ناگهان نمیتواند مرتکب گناهان فاحش شود لذا اقدامات فریبکارانه باید گام به گام باشد در این راستا چند گام تدریجی پیش بینی شده است گام اول دوستی با الودگان است گام دوم شرکت در مجالس انهاست گام سوم ایجاد فکر گناه در ایشان میباشد گام چهارم وسوسه کردن انها است برای اینکه کارهای مشکوک وشبه ناک را مرتکب شوند گام پنجم وادار کردن انها است برای انجام گناهان کوچک وگام ششم ودر اخر وادار نمودن این گروه است به بدترین گناهان وخلاف ها
در این مسیر من در ابتدا راه خودم رابه انسان اسان نشان میدهم وبه تدریج او را به گردنه های دشوار میکشانم با همین سیاست است که دین انسانها را گره گره باز میکنم واجتماع انها را به تفرقه میکشانم

هجوم جمعی گاهی برای تحقق کاری مجبور هستم یاران ولشگریان خود را از سواره وپیاده از هر سو فراخوانم تا در یک حمله همگانی وناگهانی شرکت کنند
پیگیری وتداوم من برای رساندن شما انسانهابه قعر جهنم لحظه ای درنگ نمیکنم واگر از راهی ناامید شدم راه دیگری را در پیش میگیرم
در قیامت وقتی تمام کارها حسابرسی شود-واهل بهشت ودوزخ مشخص شوند ودر حالی که جهنمی ها را به سوی اتش می برند از روی تمسخر به انها خواهم گفت -ای بدبخت ها-خداوند شما را به حق وراستی وعده داد-اما وعده اورا نپذیرفتید -ومن به خلاف حقیقت به شما -وعده دروغ دادم شما امروز مبادا مرا ملامت کنید بلکه خود را ملامت کنید که امروز نه شما فریادرس من هستید ونه من فریادرس شما من به اعتقادات شما از قبل هم معتقد نبودم
انها سعی خواهند کرد که گمراهی خود را بر گردن من بگذارند تا بلکه از اتش خلاص شوند اما در قیامت به انها خواهم گفت که من بر شما سلطه وحکومتی نداشتم که شما را مجبور کرده باشم بلکه فقط شما را دعوت کردم وشما هم ان را پذیرفتید
من در همین جا هم اعلام میکنم که روز قیامت بنده از همه کسانی که امروز پیرو من ویارانم شده اند بیزاری خواهم جست
هر چند امروز با انها طرح رفاقت ریخته ام اما در قیامت کارها رفاقت بردار نیست ومن خودم را کنار میکشم

واما در مورد پیامبران خداکه همیشه مغلوبشان شدم
روزی در حالی که کلاه رنگارنگی بر سر داشتم به موسی برخورد کردم به من گفت :این چیست که برسرداری ؟
گفتم با ان دل ادمیزاد را می ربایم .
گفت:چه گناهی است که با ان بر انسان مسلط میشوی؟گفتم :از خود راضی وخشنود شود واعمال نیک خود را بزرگ وگناهانش را کوچک شمرد
خاطره دیگری از موسی به یاد دارم وبرایم تلخ بود این است که پیش موسی امدم وگفتم :نزد خدا از من شفاعت کن که مرا بیامرزد
موسی به خداوند گفت :وخداوند نیز پیغام داد که :به ابلیس بگو نزد قبر ادم رود وبر ان سجده کند
من هم با همان تکبر همیشگی گفتم :ان روز که زنده بود بر ان سجده نکردم حالا که مرده است من هرگز چنین نمیکنم

واما از یحیی بگویم که در میان پیامبران من بیش از همه با او مانوس بودم روزی که به دیدارش امده بودم به من گفت:ای ابومره دامهای خود را برای من بیان کن من فردای ان روز با وضع بسیار عجیبی پیش او امدم ویک به یک دامهایم را بیان کردم واز همه بیشتر روی زنان به عنوان تله بزرگم تاکید کردم
در پایان به او گفتم :یک خصلت در تو وجود دارد که مرا امیدوار کرده وان این است که پس ا ز سیر شدن از غذا چند لقمه بیشتر غذا میخوری واین خصلت مرا به تو امیدوار کرده است
ای کاش این حرف را نمیزدم زیرا یحیی در جوابم گفت :من قسم میخورم که دیگر سیر غذا نخورم ومن با ناراحتی گفتم :من هم عهد میکنم که دیگر کسی را نصیحت نکنم این را گفتم ورفتم ودیگر پیش او نیامدم

واما از نوح بگویم که با نفرینش زحمت ما را کم کرد وبسیاری را به دوزخ فرستاد
روزی پس از انکه همه غرق شدند وطوفان خوابید پیش او رفتم وگفتم:میخواهم تو را نصیحت کنم نوح در ابتدا از بیم گمراهی با من هم صحبت نشد تا اینکه ندای وحی به او این اجازه را داد
پس به او گفتم ای نوح مبادا که از افراد بخیل,حریص ,حسود ,جبار و عجول باشی که اگر کسی این طور باشد مانند توپ او را به این سو وان سو میکشانم
یکبار در ملاقاتی که با او داشتم به وی خاطر نشان کردم که مرا در سه جا یاد کند که در انجاها من به بنی ادم بسیار نزدیک هستم هنگام خشم هنگام داوری بین دونفر وهنگام تنها شدن با زن نامحرم .

در مورد سلیمان که پادشاهی دنیا را بر عهده داشت جریانی دارم که ذکر ان جالب است روزی شیاطین که در دستگاه سلیمان اجبارا کار میکردند وبه حمل سنگ مشغول بودند پیش من امدند وشکایت کردند که خیلی در زحمت
هستند من به انها دلداری داده وگفتم :حداقل در بازگشت چیزی حمل نمیکنید وراحت هستید
باد این خبر را به گوش سلیمان رساند واو هم دستور داد که این شیاطین دررا ه بازگشت گل حمل کنند
در ملاقات بعدی انها شکایت کردند که رمقی نداریم به انها گفتم:ناراحت نباشید حداقل شبها را استراحت میکنید واین یک غنیمت است بازباد این خبر را به گوش سلیمان رساند واو هم دستور داد که شبها هم کار کنند وبدین صورت کار انها خرابتر شد

در خصوص ابراهیم واسماعیل هم جریان ما بازمیگردد به زمانی که ابراهیم اسماعیل را به قربانگاه می برد
در ان حال برای منصرف کردن ابراهیم از این کار به او نزدیک شده وگفتم:چه شده که ی خواهی جوان زیبایت را بکشی ؟
ابراهیم گفت: این دستور خداست که در خواب به من ابلاغ کرده است گفتم :این خواب اثر ندارد وخواب شیطانی است ابراهیم که مرا شناخته بود گفت:تو شیطان هستی وتمام انحرافها زیر سر توست ابراهیم پس از این سخن هفت سنگ به من زد ومن مجبور شدم ناپدید شوم وبه سراغ اسماعیل بروم به اسماعیل گفتم :پدرت برای کشتن تو را میبرد اسماعیل گفت :نه او چنین نمیکند گفتم:او چنین خواهد کرد زیرا خدایش گفته است اسماعیل هم در جواب قاطعانه گفت:پس چه بهتر که چنین کند
از انجا به سراغ هاجر رفتم وگفتم که ابراهیم میخواهد به دستور خدایش پسر زیبای تو را بکشد
هاجر که فهمیده بود من شیطانم گفت :اگر خدا گفته من هم راضی ام وانگاه در را بر روی من بست

جرجیس پیامبر هم روزی از در موعظه در امد وبه من گفت :تو که میدانی حق چیست چرا به گمراهی مردم دست میزنی؟در جواب گفتم اگر تمام دنی وانچه در ان است به من بدهند تا دست از گمراهی بردارمهرگز نمیپذیرم چرا که گمراه کردن یک نفر را به لذت تمام دنیا ترجیح میدهم
واما درمورد عیسی بگویم :یک بار قصد کردم او را مغرور سازم لذا پیش او رفتم وگفتم :تو ان بزرگی هستی که خدا تو را بدون پدر خلق کرد گفت:بزرگی از ان خداوندی است که چنین کرد گفتم:تو بزرگی هستی که در کودکی سخن گفتی گفت:خداوندی بزرگ است که مرا به سخن اورد
گفتم :تو به مقامی رسیده ای که وریض را شفا وپرندگان گلی را به پرواز در می اوری
گفت :بزرگی از خداوندی است که به اذن او شفا میدهم وبا قدرت او پرواز صورت میگیرد .

روزی هم بر بالای کوه با عیسی ملاقات کرده وگفتم خودت را پرت کن اگر راست میگویی وخداوند تو را نگه میدارد
گفت:سزاوار نیست بنده خدا را امتحان کند بلکه این خداست که بندگان را امتحان میکند

به شکر گذاری بی اندازه ایوب که حسادت مرا بر انگیخته بود به همین خاطر من به خدا گفتم ایوب به خاطر خودت تو را شکر نمیکند بلکه به خاطر اموال ونعمت هایی است که به او داده ای واگر از او بگیری دیگر شکر نمیکند
انگاه از خداوند خواستم که مرا بر اموال او مسلط سازد ووقتی چنین شد من ویارانم بر زراعت ایوب دمیدیم وانها را از بین بردیم اما بر شکر گذاری ایوب افزوده شد
ما چارپایان او را از بین بردیم اما بر شکر گذاری او افزوده گردید این بار ساختمان را بر رسر 12 پسر ایوب خراب کرده وانها را کشتیم اما ایوب گفت خدایا شکرت روزی دادی وروزی گرفتی

پس از ان به سراغ خودش رفتیم وکاری کردیم که تمام بدنش زخم برداشت تا جایی که نتوانست در شهر بماند چند روز بع من پیش ایوب رفتم وگفتم :چه گناهی کرده ای که خدا تو را اینگونه مبتلا کرده است ؟
ایوب که از قصد ما برای ناامید کردنش از رحمت خدا اگاه بود با خونسردی ورضایت گفت :هیچ!!!
باید اعتراف کنم که در این مبارزه شکست خوردم

روزی هم وقتی موسی به کوه طور میرفت خودم را به او رساندم وگفتم میخواهم چند پند به تو بیاموزم در ابتدا که موسی به من گمان بد داشت تقاضای مرا نپذیرفت تا اینکه جبرئیل از موسی خواست که به حرفهایم گوش دهد وانگاه به موسی گفتم
اولین پند من این است که در صدقه دادن عجله کن وگرنه پشیمانت میکنم
دوم اینکه با زنان نامحرم خلوت نکن که من نفر سوم شما خواهم بود
سوم اینکه خشم مکن که ان ارزوی من است در اولاد ادم
چهارم اینکه به حرام نزدیک نشو که من تو را به درون ان می اندازم
از این به بعد قصد داشتم سخنان فریب دهنده بزنم که جبرئیل از من بلافاصله موسی را اگاه ساخت وگفت :دیگر به سخنان او گوش نکن به خاطر این کار ازجبرئیل ناراحت شدم
چرا که چند نصیحت بسیار مفید را به طور مجانی فاش ساختم بدون اینکه به مقصودم برسم
بهترین ابزار من برای فریب انسانها
1_کبر     2_حسادت   3_عجب وخودپسندی     4_ناامیدی از رحمت خدا     5_مکرزنان می باشد

راه های محفوظ ماندن

*ای کسانی که به خدا ایمان اورده اید همگی در حصار صلح واشتی در ائید واز ئسوسه های تفرقه انگیز شیطان پیروی نکنید که او دشمن اشکار شماست
* ای پیامبر هر گاه در معرض وسوسه های شیطانی قرار گرفتی به خداوند متعال پناه بر که او شنونده وداناست .
*وچون قران قرائت می کنی از وسوسه ها ی شیطان رانده شده به خدا پناه ببر .
*ای پیامبر بگو :پروردگارا از وسوسه وفریب شیاطین به تو پناه می برم از اینکه انان در مجلسم حضور یابند.
*برای جنگ بین خود ودشمن که همان ابلیس ویاران او هستند از حربه تواضع استفاده کنید .

پیامی از سوی خدا به بنده های دل شکسته....

می دانم هر از گاهی دلت تنگ می شود. همان دل های بزرگی که جای من در آن است، آن قدر تنگ می شود که حتی یادت می رود من آنجایم.

دلتنگی هایت را از خودت بپرس و نگران هیچ چیز نباش!

هنوز من هستم.

هنوز خدایت همان خداست!

هنوز روحت از جنس من است!

اما من نمی خواهم تو همان باشی!

تو باید در هر زمان بهترین باشی.

نگران شکستن دلت نباش!

می دانی؟ شیشه برای این شیشه است چون قرار است بشکند.

و جنسش عوض نمی شود ...

و می دانی که من شکست ناپذیر هستم ...

و تو مرا داری ...برای همیشه!

چون هر وقت گریه می کنی دستان مهربانم چشمانت را می نوازد ...

چون هر گاه تنها شدی، تازه مرا یافته ای ...

چون هرگاه بغضت نگذاشت صدای لرزان و استوارت را بشنوم،

صدای خرد شدن دیوار بین خودم و تو را شنیده ام!

درست است مرا فراموش کردی، اما من حتی سر انگشتانت را از یاد نبردم!

دلم نمی خواهد غمت را ببینم ...

می خواهم شاد باشی ...

این را من می خواهم ...

تو هم می توانی این را بخواهی. خشنودی مرا.

من گفتم : وجعلنا نومکم سباتا (ما خواب را مایه آرامش شما قرار دادیم)

و من هر شب که می خوابی روحت را نگاه می دارم تا تازه شود ...

نگران نباش! دستان مهربانم قلبت را می فشارد.

شب ها که خوابت نمی برد فکر می کنی تنهایی ؟

اما، نه من هم دل به دلت بیدارم!

فقط کافیست خوب گوش بسپاری!

و بشنوی ندایی که تو را فرا می خواند به زیستن!

پروردگارت ...

با عشق !

اوج ناامیدی وحرفهای خدا




روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم را دوستانم را ، مذهبم را زندگی ام را ! به جنگلی رفتم تا  برای آخرین بار با خدا صحبت کنم.

به خدا گفتم : آیا میتوانی دلیلی برای ادامه زندگی برایم بیاوری؟

و جواب او مرا شگفت زده کرد. او گفت :آیا سرخس و بامبو را میبینی؟

پاسخ دادم :بلی ..

فرمود : هنگامی که درخت بامبو و سرخس راآفریدم ، به خوبی ازآنها مراقبت نمودم . به آنها نور و غذای کافی دادم. دیر زمانی نپایید که سرخس سر از خاک برآورد و تمام زمین را فرا گرفت اما از بامبو خبری نبود. من از او قطع امید نکردم. در دومین سال سرخسها بیشتر رشد کردند و زیبایی خیره کنندهای به زمین بخشیدند اما همچنان از بامبوها خبری نبود. من بامبوها را رها نکردم . در سالهای سوم و چهارم نیز بامبوها رشد نکردند. اما من باز از آنها قطع امید نکردم . در سال پنجم جوانه کوچکی از بامبو نمایان شد. در مقایسه با سرخس کوچک و کوتاه بود اما با گذشت 6 ماه ارتفاع آن به بیش از 100 فوت رسید. 5 سال طول کشیده بود تا ریشه های بامبو به اندازه کافی قوی شوند.. ریشه هایی که بامبو را قوی می ساختند و آنچه را برای زندگی به آن نیاز داشت را فراهم می کردند..

خداوند در ادامه فرمود: آیا میدانی در تمامی این سالها که تو درگیر مبارزه با سختی ها و مشکلات بودی در حقیقت ریشه هایت را مستحکم می ساختی . من در تمامی این مدت تو را رها نکردم همان گونه که بامبو ها را رها نکردم.... هرگز خودت را با دیگران مقایسه نکن  و بامبو و سرخس دو گیاه متفاوتند اما هر دو به زیبایی جنگل کمک می کنند. زمان تو نیز فرا خواهد رسید تو نیز رشد می کنی و قد می کشی! از او پرسیدم : من چقدر قد میکشم.

در پاسخ از من پرسید : بامبو چقدر رشد میکند؟ جواب دادم : هر چقدر که بتواند. گفت : تو نیز باید رشد کنی و قد بکشی ، هر اندازه که بتوانی. به یاد داشته باش که من هرگز تو را رها نخواهم کرد.


خانوم خوشگله بخون

تاکی میخوای قشنگیاتو به نمایش بذاری تاکی میخوای باغرور تو کوچه وخیابونا قدم برداری ودلتوبه چندتا متلک خوش کنی واعتماد به نفس کاذبت رشدکنه  ..دنبال چی هستی ؟جلب توجه جنس مخالف؟کم نیاری از بقیه دخترا؟بگی منم باکلاسم ؟...
تاکی جوانی؟میخوام ازخودت بپرسی این خوشگلی وطراوتت تا کی دوام داره؟10سال...20سال 40 سال؟آخرش که پیر میشی؟اونوقت هرچقدرم که خوشگل باشی دیگه هیچکی تو روت نگام نمیکنه
دماغ عمل کنی ووگونه بذاری ووابرو تاتووووکنی ووو  بیفایده اس..
چقدر ترحم انگیزه که پسرا به خاطر اندامت بهت توجه کنن وقلب ورحتو به بازی بگیرن مگه نه..تقصیرخودته که برای زن بودن خودت ارزش قائل نشدی
حالا این به کنار مطمئنی که عمر طبیعی میکنی؟مرگ که خبرنمیکنه برو بهشت زهرا ببین چه خوشگلایی تو اوج جوانی زیر خروارها خاک خوابیدن ودارن با زبون بی زبونی به من وتو میگن یه روزی ام نوبت تو میشه وهرکسی طعم مرگ رو میچشه....
حالا با 1کوله بار گناه اون دنیا میخوای جواب خدار چی بدی هاااان؟
میخوای بگی خدایا ببخش که جوانهای مردمو آلوده گناه کردم؟
میخوای بگی خدایا من نمیدونم شهدا واسه چی جنگیدن؟
میخوای بگی خدایا ببخش منو که ازدستورت سرپیچی کردم؟
میخوای بگی خدایا ببخش منو که دل حضرت زهرا وپسر غریبش مهدی رو خون کردم؟
میخوای بگی خدایا دلم پاکه و...
مگه میشه دلی پاک باشه واین همه خطاکنه؟
تو باعث شدی مردها نسبت به همسرانشون سرد شن بنیاد خانواده ها سست شه آمار طلاق بره بالا.بچه ای بی پدریا مادربزرگ شه..دلت پاکه؟
تو باعث شدی 1پسرباایمان که میخواد آلوده گناه نشه عذاب بکشه وگفتی میخوام آزاد باشم ..دلت پاکه؟
توباعث شدی فساد تو جامعه رشد کنه وجوانی که شرایط ازدواجو نداره وبه حریم مردم تجاوز کنه...دلت پاکه؟

کسی که بخواد پاک باشه ، ظاهر و باطنش رو باید یکی کنه .
"آنان که بی قید و لاابالی اند ، ولی می گویند :« دلت پاک باشد ! » نمی دانند که پاکی دل ، در پاکی رفتار و متانت و وقار ، نمایان می شود و از دل پاک ، جز نگاه پاک برنمی آید .
از کوزه همان برون تراود که در اوست .
نمی توان پذیرفت که از کسی عفونت گناه به مشام برسد ، ولی مدّعی باشد که دلش پاک است ."

جواب خدارو بده؟؟
چی داری بگی؟ ؟ ؟
واون روزمیدونی خدا چی بهت میگه
خاموش باش هیچ عذری پذیرفته نیست





دخترچادری خوشحال باش برای اینکه...


این ماجرارو ازجایی کپی نکردم برا خودم اتفاق افتاده یه روز سوار1تاکسی شدم 1خانومه بی حجاب کنارم نشسته

 بود ...هوا خیلی گرم بود ...یه نگاه تمسخرآمیز به من انداخت وگفت:تو این گرما اشاره به چادرم کرد وگفت این چیه سرت انداختی برو چندتا کتاب بخون ..دور دنیارو بگرد به خودت میخندی دختر...منم 1لبخند زدم وبهش گفتم اتفاقا من چندتا کتاب خوندم که الان این چادر سرمه...ترجیح میدم این گرمارو تحمل کنم تا آتیش جهنمو ...خانومه دیگه
 موند چی بگه

اگه چادر سرمه واسه اینه که ارزش خودمو میدونم ..من مثله خیلیا لعنت فرشته ها دنبالم نیست ..خدا باخشم نگام نمیکنه...دل امام زمانمو با بدحجابیم نمیشکنم..نگاه هوسباز پسرا براندازم نمیکنه ..من تو چادرم که سنگر شهداست میمونمو خونشونو پایمال نمیکنم دعای شهدا بدرقه زندگیمه..جوونای مردمو آلوده گناه نمیکنم وعاقبت بخیر میشم چون با چادرم این همه افتخارنصیبم میشه ... مسخره کردن بعضی ازدختراو پسرا به خاطر چادرم ناراحتم نمیکنه چون اون جوری اجر وثواب بیشتری نصیبم میشه وبه خدا نزدیکتر میشم چون بهش ثابت میکنم که چقدر دوسش دارم

چـــــــــــادُرم

آتشِ وجودتـــــــــــــــ

عطــــــــــــرِ گلستانِ ابراهیم می دهد

نمی ســــوزاند

به عــــــــروج می رساند...

کافیست عشق را لمس کنی

آن وقت است

که گرمای وجودش را

با هیچ خنکایی

با هیچ نسیمی

عوضش نمی کنی.
حیف تو نیست که با این حال وهوای قشنگ راه آسمونو گم کرده باشی
به خودت نگاه کن تا چه اندازه شبیه زهرایی؟؟




گفت: اگه گفتی چی شد من بعد از این همه مدت چادر پوشیدم؟

گفتم: چه می‌دانم، لابد این‌طوری خوش‌تیپ تری!

گفت: نه!

گفتم: خب لابد فهمیدی این‌طوری حجابت کامل‌تره مثلاً!

گفت: نه!

گفتم: ای بابا! خب لابد عاشق یکی شدی، اون گفته اگه چادر بپوشی

بیشتر دوستت دارم!!

گفت: اره تقریبا نزدیک شدی!

گفتم: آها!! دیدی گفتم همه‌ی قصه‌ها به ازدواج ختم می‌شوند؟ دیدی!!

گفت: برو بابا… دور شدی باز!

گفتم: خب خودت بگو اصلاً

گفت: یک جایی شنیدم چادر، لباس “زهرا س” ست،

خواستم کمی شبیه “زهرا س ” باشم تا بیشتر دوستم داشته باشد...!

 

*یا فاطمه الزهرا....*



زینب جان!

شرمنده ایم که بهای حسینی شدن ما بی"حسین " شدن تو بود!

و شرمنده تر آنکه ، تو بی" حسین" بمانی و ما حسینی نباشیم!


والپیپر 
مذهبی ، والپیپر اهل بیت ، والپیپرحضرت زینب ، والپیپرحضرت زینب کبری، 
والپیپر ام المصائب


اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم

 

توصیه ای که به خواهران دارم این است که اگر می خواهند خون شهیدان را پایمال نکنند، حجاب خود را حفظ کنند.

شهید آبیاران

از خواهران گرامی خواهشمندم که حجاب خود را حفظ کنند، زیرا که حجاب خون بهای شهیدان است.

شهید علی روحی نجفی

شما خواهرانم و مادرانم: حجاب شما جامعه را از فساد به سوی معنویت و صفا می کشاند.

شهید علی رضاییان

خواهرانم مبادا حجابتان را فراموش کنید، چون ما سربازان به خاطر حجاب و حفظ مملکت و دین با دشمن می جنگیم.

 

خواهر جان حجابت را حفظ کن تا جزو یاران خدا باشی اگر می خواهی در دنیا سرافراز شوی حجابت را حفظ کن.

شهید داود عبداللهی

خواهرم، محجوب باش و باتقوا، که شمایید که دشمن را با چادر سیاهتان و تقوایتان می کشید.

شهید عبدا... محمودی

به خواهرانم بگو که اگر از من بدی دیدند مرا ببخشند و همیشه حجاب خود را حفظ کنند چون ما برای ناموس می جنگیم.

شهید نادر علی اکبرنژاد


 

اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم


وقتی که اینشتین مسلمان میشود "نامه نگاری او با آیت الله بروجردی


اگر همه دنیا بخواهند من را از این اعتقاد پاکیزه پشیمان سازند هرگز نخواهند توانست حتی من را اندکی دچار تردید سازند!



آلبرت اینشتین در رساله­ی پایانی عمر خود با عنوان : دی ارکلرونگ
 ، یعنی : بیانیه" ، که در سال 1954
( =1333ش ) آن را در آمریکا و به آلمانی نوشته است اسلام را بر تمامی ادیان جهان ترجیح می­دهد و آن را کامل­ترین و معقول­ترین دین می­داند. این رساله در حقیقت همان نامه نگاری محرمانه­ی اینشتین با آیت­الله العظمی بروجردی (فوت 1340 ش = 1961 م) است که توسط مترجمین برگزیده­ی شاه ایران و به صورت محرمانه صورت پذیرفته است.

اینشتین در این رساله "معاد جمسانی" را از راه فیزیکی اثبات می­کند (علاوه بر قانون سوم نیوتون = عمل و عکس العمل .) او فرمول ریاضی "معاد جسمانی " را عکس فرمول معروف "نسبیت ماده و انرژی" می­داند: E=M.C2>>M=E:C2 یعنی اگر حتی بدن ما تبدیل به انرژی شده باشد دوباره عینا" به ماده تبدیل شده و زنده خواهد شد.

اینیشتین در این کتاب همواره از آیت­ الله بروجردی با احترام و بارها به لفظ "بروجردی بزرگ" یاد کرده و از شادروان پروفسور حسابی نیز بارها با لفظ "حسابی عزیز"...

000/000/3 دلار بهای خرید این رساله توسط پروفسور ابراهیم مهدوی (مقیم لندن) با کمک برخی از اعضاء شرکت­های اتومبیل بنز و فورد و .. از یک عتیقه­ دار یهودی بوده و دستخط اینشتین در تمامی صفحات این کتابچه توسط خط شناسی رایانه­ای چک شده و تأیید گشته که او این رساله را به دست خود نوشته است. هم اکنون این کتاب ارزشمند در حال ترجمه از آلمانی به پارسی – توسط دکتر عیسی مهدوی (برادر دکتر ابراهیم مهدوی) و توأم با تحقیق و ارائه منابع مذکور در متن (توسط اینجانب) می­ باشد و بسیاری از متن آن ترجمه و تحقیق فنی شده است . اصل نسخه این رساله اکنون جهت مسائل امنیتی به صندوق امانات سری لندن – بخش امانات پروفسور ابراهیم مهدوی – سپرده شده و نگهداری می­شود. توضیحات بیشتر و شماره ثبت آن را برای اطلاع خوانندگان در آغاز برگزیده این کتابچه ارائه خواهیم داد.

گزده­ای از آخرین رساله اینشتین: (DIE ERKLA"RUNG دی ارکلرونگ = بیانیه) ترجمه: دکتر عیسی مهدوی، تحقیق و پیشگفتار و پاورقی: اسکندر جهانگیری

پیشگفتار

در اوائل سال 1382 شمسی (=2003م) پروفسور ابراهیم مهدوی ( تولد 1310 ش ) – مقیم لندن پس از سفری به آمریکا و آلمان و فرانسه و دیدار با برخی سرمایه­ داران شرکت اتومبیل سازی "فورد" در آمریکا و "بنز" در آلمان و "کنکورد" در فرانسه و جلب رضایت برخی از اعضاء آنها جهت کمک مالی برای خریداری این رساله گران­قیمت بالاخره موفق شدند قرار داد خرید آن را از یک عتیقه­ دار یهودی را به امضاء برسانند. بهای این رساله که تماماً به خط خود انیشتین می­باشد سه میلیون دلار تمام شد که به این ترتیب سرشکن شده پرداخت گردید:

1/000/000 $ BENZ به افتخار این که اینشتین آلمانی بود.

1/000/000 $ FORD به افتخار این که در آمریکا میزیست و نیز به افتخار جان . اف. کندی . رئیس جمهور آمریکا ( مقتول 1963 م ) که در این رساله بارها اینشتین از وی نام برده و او را رئیس جمهور آینده آمریکا دانسته است حال آن که در 1954 م ( سال نگارش این اثر ) هنوز 7 سال به زمان انتخاب وی مانده بود! و این از پیشگویی­های اینشتین به شمار می­رود. نیز شاید سرنخ­هایی از معمای حیرت­انگیز ترور زنجیره­ای خاندان کندی در این رساله موجود باشد که بتوانیم دریابیم چرا کندی کشته شد؟ راز این معما کجاست؟ چرا خانواده او نیز قربانی شدند؟ و چرا ... ؟

500/000 $ : CONCORDE به افتخار جناب لاوازیه – مقتول 1794 م در انقلاب / یا شورش / فرانسه – و نیز قانون بقای ماده او که در این رساله بارها یاد شده است.

500/000 $: TITANICبه یاد بود کشته شدگان حادثه اندوهبار کشتی "تایتانیک" انگلیسی و نیز الکساندر فلمینگ انگلیسی (فوت 1955م) – کاشف پنیسیلین و از یاری کنندگان اینشتین در نگارش این رساله – بخش­هایی که مربوط به اسرار علم پزشکی و زیست شناسی و داروشناسی آن می­شود.

شخصیت­های اصلی این رساله : آلبرت اینشتین (فوت مشکوک 1955 م) / الکساندر فلمینگ (فوت 1955م) آیت­الله العظمی سید حسین بروجردی (فوت 1961میلادی) / نیلز بور (بوهر) شیمیدان و فیزیکدان دانمارکی که او نیز با اینشتین در نگارش این اثر همکاری می­کرد (فوت 1962م) / جان . اف . کندی ( مقتول 1963م) / علیرضا پهلوی ( مترجم و رابط ) (کشته شده بر اثر سقوط هواپیما توسط عناصر سازمان «کا. گ. ب» شوروی در 1954م (= 1333 ش – سال نگارش این رساله) / حمیدرضا پهلوی (مترجم و رابط فوت 1371 ش = 1992م ) که نیلز بور او را به اینشتین معرفی کرده و در آن زمان 22 ساله بود.

سؤالی که اینجا مطرح می­شود این است که چرا سه تاریخ مرگ ( 1954 – 1955 و باز 1955م ) و نیز سه تاریخ مرگ (1961 – 1962 – 1963 م ) دقیقاً پشت سر هم واقع شده؟ و چرا نویسنده (اینشتین) با همکار اصلی او در این نگارش (الکساندر فلمینگ) هر دو در یک سال (1955 م ) مرده­اند ؟ و چرا یکی از مترجمین و رابط­ها ( ع ... پ ... ) در همان سال نگارش راسله بر اثر سقوط هواپیما جان داده است؟ و باز چرا همین چند سال قبل دو فرزند مترجم و رابط دیگر (ح ... پ ... ) به نام­های بهزاد و نازک در سن جوانی به طرز مشکوکی در خارج از ایران مسموم شده و مرده­اند؟

و بالاخره چرا باید این رساله از چنین شخصیتی (اینشتین) حدود نیم قرن (!!) مخفی بماند و چرا "صندوق امانات سری انگلیس" به بهانه پرهیز از ایجاد "یک رولوشن (= انقلاب خطرناک مذهبی" اجازه تکثیر این اثر علمی – مذهبی را تحت هیچ شرایطی به ما نمی­دهد؟

سرآغاز متن کتاب، اولین عبارت کتابچه اینشتین / خطاب به آیت ­الله بروجردی این عبارت آلمانی است : Herzliche Gru``&e von Einstein هرتسلیش گروشس فن آینشتاین = با صمیمانه­ترین سلام­ها از اینشتین محضر شریف پیشوای جهان اسلام جناب سید حسین بروجردی. پس از 40 مکاتبه که با جنابعالی بعمل آوردم اکنون دین مبین اسلام و آئین تشیع 12 امامی (*1) را پذیرفته ام / که اگر همه دنیا بخواهند من را از این اعتقاد پاکیزه پشیمان سازند هرگز نخواهند توانست حتی من را اندکی دچار تردید سازند! اکنون که مرض پیری مرا از کار انداخته و سست کرده است ماه مرتس ( مارس) (*2) از سال 1954 ( *3*) است که من مقیم آمریکا و دور از وطن هستم.

به یاد دارید که آشنایی من با شما از ماه آگوست (اوت) (*4*) سال 1946 یعنی حدود 8 سال قبل بود ( *5) . خوب به یاد دارم که وقتی در 6 آوگوست 1945 آن مرد ناپاک پلید (*6*) اکتشاف فیزیکی من را – که کشف نیروی نهفته در اتم بود – همچون صاعقه­ای آتشبار و خانمانسوز بر سر مردم بی دفاع هیروشیما فرو ریخت من از شدت غم و اندوه مشرف به مرگ شدم و در صدد برآمدم که موافقتنامه­ای بین المللی به امضاء و تصویب جهانی برسانم.

گر چه در این راه برای من توفیقی حاصل نشد ولی ثمره آن آشنایی با شما مرد بزرگ بود که هم تا حدی من را از آن اندوه عظیم خلاص نمود و هم بالاخره سبب مسلمان شدن پنهانی من شد. و چون این آخرین یادداشت من در جمع­بندی این چهل نامه است / برای خوانندگان گرامی ( بعدی ) نیز می­نویسم همانگونه که آقای بروجردی – مقیم شهر قم / در ایران – می­دانند : من در آوگوست 1939 (*7) طی نامه­ای به روزولت – رئیس جمهور وقت آمریکا – او را از پیشرفت آلمان نازی – که در ابتدای جنگ جهانی دوم بود – در مسئله شکافتن اتم و آزاد کردن و مهار انرژی عظیم آن جهت کشتار و نابود کردن آنی برخی شهرها مطلع ساختم و اکیداً به او (روزولت ) گفتم که برای بازداشتن آلمان نازی از این نقشه جنایت امیز ... باید ابرقدرتی چون آمریکا – که به نظر من عاقل­ترین و ... خونسردترین ابرقدرت­های دنیای فعلی است – سریعاً گروهی را مأمور بررسی و تحقیق علمی – در شکافتن هسته اتم – بنماید و به سرعت باید بمب اتم را بسازد چون دیر یا زود این سگ از زنجیر در رفته – یعنی آدولف هیتلر نژآدپرست خوانخوار – آن (بمب اتم) را ساخته و چون ببیند از راه جنگ متعارف حریف تمامی دنیا نمی­شود – حتماً متوسل به آن شده و لااقل چندین شهر بزرگ را هدف بمب اتمی خود قرار می­دهد. اما وقتی آمریکا ... آن را از قبل ساخته و اعلان نموده باشد یدگر امثال هیتلر دیوانه نمی­توانند دنیا را به آتش بکشند! پس جناب پاپ پیوس دوازدهم نیز – که آغاز دوره پاپی وی برا مسیحیان کاتولیک جهان / از همان سال 1939 بود – فتوا به این امر صادر کرد و فقط اکیداً قید نمود که : هرگز نباید از این سلاح اتمی برای جنگ – حتی با خود نازی­های آلمان – استفاده شود سپس من نامه­ای به محضر شریف پیشوای اسلامی آن زمان سید ابوالحسن (ابوالحسن اصفهانی – که مقیم نجف بودند – نوشتم / ایشان نیز در جواب گفتند که : از باب ناچاری لازم است که بمب اتم ساخته شود تا آلمانی­ها بهراسند و دست به حمله اتمی به هیچ کشوری نزنند . ولی استعمال این سلاح مرگبار در قانون اسلام بطور کلی ممنوع است و هرگز نباید از آن – به نحو ابتدایی – استفاده شود حتی علیه خود آلمان نازی باز تأکید می­کنم . تا آنجا که امکان دارد نباید سلاح اتمی بکار گرفته شود و باید با اسلحه متعارف با آلمان نازی مقابله کرد"

آری ! جهان در آن روزها وضعی اضطراری پیدا کرده بود . به حکم چنین بزرگ­مردانی (از ادیان و مذاهب مختلف) من (اینشتین) ناچار بودم که روولت را در جریان ساخت بمب اتم قرار دهم و این اقدام مانع عملکرد آلمان نازی شد و با این عمل من جان بسیاری از مردم دنیا نجات داده شد / اما افسوس که این فرمول به دست آن مرد دیوانه دیگر (*6 افتاد و توصیه­های من و روزولت را از یاد برده / دچار وسوسه شیطانی شد و در حال مستی دستور داد که خلبان احمق و جنایتکار او در 6 اوگوست 1945 که دنیا تازه داشت طعم تلخ جنگ دوم را از یاد برده و صلح جهانی در حال استقرار بود – این بمب خطرزا را در هیروشیما فرو افکند !! بمبی که بقدر یک توپ بیشتر اندازه نداشت و به زمین نرسیده در آسمان شهر منفجر و شهری را مبدل به خاکستر کرد !! احساس می­کنم که هر گاه به یاد این حادثه می­افتم چند ماه و یا چندین سال از عمرم کاسته می­شود و پیرتر می­شوم!! و من همان طور که در جنگ اول جهانی بین سال­های 1914 – 1918 در صدد ارائه طرح صلح جهانی بودم و موفق نشدم / در این 6 سال سیاه جنگ دوم 1939 – 1918 نیز دائماً در تکاپو بودم که بنحوی بتوانم طرح صلح جهانی را ارائه بدهم / باز هم نتیجه نگرفتم!! گویا شکافتن هسته اتم بسیار آسان­تر بود از شکافتن قلب سخت و سیاه انسان!! براستی که این موجود دوپا (!) سرسخت­ترین موجودات جهان است !! ... و در مقیاس­های کوچک­تر نیز همواره ناکام بوده­ام / هنگامی که ورزش­ های رزمی از جمله کاراته / جودو/ و کنگ فو و مانند این چیزها {...} از شرق وحشی بی­تمدن و خرچنگ خوار – یعنی چین و ژاپن و کره – به وسیله اروپا و آمریکا آمد / من از جمله مخالفان این گونه ورزشها بودم و تأکید می­کردم که چنین آداب و رسول وحشیانه­ای خشونت را در جامعه رواج می­دهد ... ولی همه مانند دیوار گچی (!) به من نگاه کردند و هیچ نگفتند و چنان که خود حضرتعالی (= آقای بروجردی برای من در جواب نامه ((ایکس – 25)) مرقوم فرموده­اید // در اسلام ... حتی کندن یک مو یا ایجاد یک خراش سطحی و یا حتی اندک ناراحت ساختن یک انسان – غیر مجاز و ممنوع است !!// . آری ! سیاست فقط فکر لحظه­های هیجان­آور را در سر می­آورد / حال آن که این عملکردهای سیاسی همچون قوانین معادلات ریاضی نتایج و عواقبی جبران ناپذیر و غیر قابل دفع را در پی می­آورد!! و اکنون ای جناب ... بروجردی، ای پیشوای خردمند و ای پدر مهربان بسیار از شما سپاسگزارم که در 1952 در پی مرگ (وایتسمن) – رئیس جمهور وقت اسرائیل هنگامی که من از شما تقاضای مشاوره کردم که / آیا ریاست جمهوری اسرائیل را – که رسماً و علناً به من (اینشتین) پیشنهاد شد و همگان مرا یک یهودی دنیا دیده و مهاجر از وطن می­دانستند – بپذیرم؟ / خود در جواب نامه ((ایکس – 32)) فرمودید: انسان خداترس و خردمند چنین پیشنهادی را هرگز نمی­پذیرد. هر کس به دنبال سیاست رفته آلوده شده است . پس شما خود را آلوده سیاست نکنید" لذا من (اینیشتن) نیز به بهانه اشتغالات علمی / این پیشنهاد را رد کردم.

اینجا معدن گنجهای بهشتی است


نام مبارک الباری

خواص

 1- هر که به ذکر شریف الباری مداومت نماید بدن آن در قبر نمی پوسد و

گفته اند

که روزی 213 مرتبه بگوید جسدش در قبر تازه می ماند


 2- حضرت امام رضا علیه السلام فرموده اند که هر کس در هر جمعه


100مرتبه ذکر شریف الباری را بگوید خدا او را در قبر تنها نگذارد و مونسی


برایش بفرستد و هر کس در هر روز 100 مرتبه بگوید خداوند فرشته ای فرستد


تا روز قیامت مونس و همدم او باشد و هر کس روزی 15 مرتب (یارب یا خالق یا


باری) گوید لطف خدا در دنیا و آخرت همراه او باشد و در قبر مونس او و درحشر

کمک او گردد


3- به سند معتبر روایت است که هر که در روز جمعه 100 بار اسم شریف


الباری را بگوید و تا یک هفته ادامه بدهد بعدد خود که 234 است حق تعالی


ملکی را خلق می فرماید تا بعد از مردنش در قبر مونس او باشد تا قیامت

 



آیه الکرسی با ذکر ثواب"گنجهای بهشتی"


علامه لاهیجانی انصاری روزی از آقای میرزا علی قاضی طباطبائی پرسیدند که در مواقع اضطرارو گرفتاری چه در امور دنیوی و یا در امور اخروی و بن بست کارها به چه ذکری مشغول شویم تا گشایش یابد؟

در جواب فرمودند : پس از 5 بار صلوات و قرائت آیة الکرسی

اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ


وَمَا فِی الأَرْضِ مَن ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا


خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِّنْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ


السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ


لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن

بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ


اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُواْ


أَوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ


هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ


از پیغمبر اکرم (ص ) روایت شده است که فرمودند: هر کس آیة الکرسى را بعد از هر نمازى بخواند، هفت آسمان شکافته گردد و به هم نیاید تا خدا به سوى خواننده اش نظر رحمت افکند و پس از آن فرشته اى را برانگیزد که از آن هنگام تا فرداى آن کارهاى خوبش را بنویسد و کارهاى بدش را محو نمایداز امام باقر (ع ) روایت شده که فرمودند: هر کس بعد از وضو گرفتن یک بار آیة الکرسى بخواند، خدا ثواب چهل سال عبادت را به او عطا کند و چهل درجه را برایش بالا برد و چهل حورالعین را به تزویجش ‍ درآورد.از رسول گرامى خدا (ص ) روایت شده است که فرمودند: هر کس که آیة الکرسى را بعد از هر نماز واجب بخواند، چیزى مانع از داخل شدنش در بهشت نخواهد بود، مگر مرگ و بر خواندن آن کسى مواظبت نمى کند، مگر آن کس که صدیق و راست و درست باشد و هر کس آن را در هنگام خواب بخواند، خدا او را و خانه اش را و خانه کسانى را که در همسایگى وى قرار دارند، ایمن خواهد ساختامام صادق (ع ) فرمودند: زمانى که مؤ من آیة الکرسى را بخواند و ثوابش را براى اهل قبور قرار دهد، خداوند از هر حرفى ملکى گرداند که خداى را براى او تسبیح کند تا روز قیامت ، و به وى مزد شصت پیامبر را دهد و خدا در هر قبرى از مشرق تا مغرب چهل شمع از نور داخل کند و قبرهاى آنها را وسعت دهدبه روایت دیگر، هر که آیة الکرسى را بعد از هر نماز فریضه بخواند، نمازش ‍ مقبول گردد و در امان خدا باشد و خدا او را از بلاها و گناهان نگاه دارد.


دعای آمن الرسول"گنجی درعرش الهی"


، دو آیه ی آخر بقره، از گنجی در زیر عرش الهی به پیامبر بخشیده شده است. و

آن حضرت هر گاه این دو آیه و آیه الکرسی را قرائت می کرد، تبسّم کرده می فرمود:

آن دو از گنج الهی زیر عرش است. طبق نقلی از پیامبر، خداوند، دو هزار سال پیش

 از آفرینش آسمان ها و زمین، کتابی داشته و دو آیه ی آخر بقره را از آن فرود

آورده است؛ پس اگر آن دو، سه شب در خانه ای خوانده شود، شیطان به آن نزدیک

 نمی شود.

در روایتی از ابن عباس آمده است: رسول خدا (صلی الله علیه واله وسلم) هنگامی

 که جبرئیل در حضورش بود، صدایی از بالای سر خود شنید. جبرئیل با نگاه به

آسمان گفت: هم اکنون دری از آسمان باز شد که تاکنون گشوده نشده بود؛ سپس

فرشته ای فرود آمد و پیامبر را به دو نور، یکی فاتحه الکتاب و دیگری آیات پایانی

سوره ی  بقره بشارت داد که به هیچ پیامبر دیگری داده نشده بود. بر پایه ی برخی

 روایات این دو آیه، در معراج و در آسمان هفتم به پیامبر عطا شد.

در زمینه ی آثار و فضیلت قرائت این آیه، از پیامبر اکرم (صلی الله علیه واله وسلم)

 نقل شده که هر کس دو آیه ی آخر سوره ی بقره را در شب بخواند، برایش کافی

است
اَعوذُ بِالله مِنَ الشّیطانِ الرَجیمبِسمِ الله الرَّحمنِ الرَّحیمآمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنزِلَ إِلَیْهِ مِن رَّبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ کُلٌّ آمَنَ بِاللّهِ وَمَلآئِکَتِهِ وَکُتُبِهِوَرُسُلِهِ لاَ نُفَرِّقُ بَیْنَ أَحَدٍ مِّن رُّسُلِهِ وَقَالُواْ سَمِعْنَا وَأَطَعْنَا غُفْرَانَکَ رَبَّنَا وَإِلَیْکَالْمَصِیرُ «285» لاَ یُکَلِّفُ اللّهُ نَفْسًا إِلاَّ وُسْعَهَا لَهَا مَا کَسَبَتْ وَعَلَیْهَا مَااکْتَسَبَتْ رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِینَا أَوْ أَخْطَأْنَا رَبَّنَا وَلاَ تَحْمِلْ عَلَیْنَا إِصْرًا کَمَاحَمَلْتَهُ عَلَى الَّذِینَ مِن قَبْلِنَا رَبَّنَا وَلاَ تُحَمِّلْنَا مَا لاَ طَاقَةَ لَنَا بِهِ وَاعْفُ عَنَّا وَاغْفِرْلَنَا وَارْحَمْنَآ أَنتَ مَوْلاَنَا فَانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْکَافِرِینَ «286»



دعای جلیل الجبار

روایت است که حضرت رسول(ص)فرمودند هر کس هر وقت این دعا را بخواند چنان باشد که

360 حج کرده است و 360 ختم قرآن کرده باشدو 360 بنده آزاد کرده باشد و 360 دینار

 صدقه داده باشد و 360 اندوهگین را از غم رهایی ببخشد چون حضرت رسول(ص)این کلام

 را فرمود جبرئیل علیه السلام در رسید و گفت: یا رسول خدا هر بنده از بندگان خدا و هر امتی

از پیروان تو که این دعا را عمر خود یکبار بخواند یا محمد به حرمت و جلال خودم قسم او را

 هفت چیز بدهم اول فقر و درویشی را از او بردارم دوم از سئوال نیکیرین ایمن گردانم سوم از

 صراط بگذرد و چهارم از مرگ ناگهانی بر هانم پنجم دو رخ را بر وی حرام گردانم ششم از

تنگی قبر نگهدارم،هفتم ازغضب سلطان و ظالم حفظ فرمایم.

التماس دعا

بسم الله الرحمن الرحیم

لا اله الا الله الجلیل الجبار  لا اله الا الله الواحد القهار  لا اله الا الله


العزیز الغفار لا اله الا الله الکریم الستار  لا اله الا الله الکبیر المتعال  لا


اله الا الله وحده لا شریک له الها واحدا ربا و شاهدا احدا صمدا و نحن

له مسلمون  لا اله الا الله وحده لا شریک له الها واحدا ربا و شاهدا


احدا صمدا و نحن له عابدون    لا اله الا الله وحده لا شریک له الها


واحدا ربا و شاهدا احدا صمدا و نحن له قانتون لا اله الا الله وحده لا


شریک له الها واحدا ربا و شاهدا احدا صمدا و نحن له صابرون لا اله الا


الله محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم ) علی ولی الله ( ع


) الهم الیک وجهت وجهی والیک فوضت امری و علیک توکلت یا ارحم


الراحمین.




یکسال خدمت برای یاد گرفتن یک حدیث


ابو غالب میگوید :وقتی به قصد تجارت به کوفه رفتم ودرهمسایگی اعمش منزل کردم

مردی در آخر شب این آیه را مکرر میخواند

چون روز شد نزد او رفتم وگفتم دیشب آیه شهادت میخواندی ودرآخر کلماتی گفتی آیا

از پیغمبر خدا خبری شنیده ای؟گفت :آری

گفتم مرا آگاه کن.گفت:آنقدر با ارزش است که تا یکسال خدمت من نکنی من آن را به

 تو نخواهم آموخت

ومن یکسال خدمت او کردم چون مدت به سر آمد گفتم :یا شیخ سال تمام شد حال

بگوگفت نبی اکرم(ص) فرمود: هر کس این آیه را بخواند روز قیامت او را می

آورند و خداوند خطاب می کند، ای بنده من! تو به عهد خود وفا کردی
 
و امانت را ادا نمودی و من سزاوارترم که به عهد خود وفا کنم،ای فرشتگان من او را

 به بهشت وارد کنید. (مجمع البیان؛ ج 2/421)


شَهِدَاللّهُ اَنَّهُ لااِلهَ اِلاّ هُوَ وَ الْمَلائِکَهُ وَ اُولُو الْعِلْمِ قائِماً بِالْقِسْطِ لا‌اِلهَ اِلاّ هُوَ الْعَزیزُ

 الْحَکیمُ اِنِّ الدِّینَ عِنْدَاللّهِ الْأسْلامُ وَ ماَ اْخْتَلَفَ الِّذینَ اُوتُوالْکِتابَ اِلاّ مِنْ بَعْدِ ما

 جائَهُمُ الْعِلْمَ بَغْیاً بَیْنَهُمْ وَ مَنْ یَکْفُرْ بِایاتِ‌اللّهَ‌ سَریعُ الْحِسابِ.

قُلِ اللَّهُمَّ مَالِکَ الْمُلْکِ تُؤْتِی الْمُلْکَ مَنْ تَشَاءُ وَتَنْزِعُ الْمُلْکَ مِمَّنْ تَشَاءُ وَتُعِزُّ مَنْ

 تَشَاءُ وَتُذِلُّ مَنْ تَشَاءُ بِیَدِکَ الْخَیْرُ إِنَّکَ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ

تُولِجُ اللَّیْلَ فِی الْنَّهَارِ وَتُولِجُ النَّهَارَ فِی اللَّیْلِ وَتُخْرِجُ الْحَیَّ مِنَ الْمَیِّتِ وَتُخْرِجُ

الَمَیَّتَ مِنَ الْحَیِّ وَتَرْزُقُ مَن تَشَاء بِغَیْرِ حِسَابٍ



صلوات جهت پاک شدن از تمام گناهان وصلواتی که هرمرتبه آن ثواب ده هزار صلوات را دارد





صلواتی که هر مرتبه آن، ثواب ده هزار صلوات است

اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی سَیِّدنا مُحَمَّدٌ مَا اخْتَلَفَ الْمَلَوان وَ تَعاقَبَ الْعَصْرانِ وَ کَرَّ الْجَدیدانِ وَ

 سْتَقْبَلَ الْفَرْقدانِ وَ بَلَّغْ رُوحَهُ وَ اَرْواحَ اَهْلِ بَیْتِهِ مِنّا التَّحِیَّهَ وَ السَّلامُ.

صلوات جهت پاک شدن از تمام گناهان

و این بابویه از ابوحمزه روایت کرده است که از امام جعفر صادق (ع) پرسیدم که

چگونه صلوات فرستم بر (محمد و آل محمد) ؟ فرمود: که می‌گویید صَلَواتُ اللهِ وَ

صَلَواتُ مَلائِکَتِهِ وَ أنْبِیائِهِ وَ رُسُلِهِ وَ جَمیعِ خَلْقِهِ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ السَّلامِ عَلَیْهِ وَ

 رَحَمهُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ

عرض کردم چه خواهد بود ثواب آن؟ فرمودند : به خدا قسم از گناهان بیرون می‌آید، مانند روزی که از مادر متولد شده است.



هر کس این آیات را بخواند اگر در همان شب یا روز بمیرد، شهید مرده است





((هر کس آخر سوره حشر را بخواند، گناهان گذشته و آینده او بخشوده مى شود))!.

((هر کس  این آیات را بخواند اگر  در همان شب یا روز بمیرد، شهید مرده

است))!.
 
((این آیات شفاء هر دردى است مگر مرگ ))!.

((لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَیْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْیَةِ اللَّهِ وَتِلْکَ الْأَمْثَالُ

 نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ (21)

هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَالشَّهَادَةِ هُوَ الرَّحْمَنُ الرَّحِیمُ (22)

 هُوَ اللَّهُ الَّذِی لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلَامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ

 سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا یُشْرِکُونَ (23)

 هُوَ اللَّهُ الْخَالِقُ الْبَارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْمَاء الْحُسْنَى یُسَبِّحُ لَهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ

 وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ (24) ))



ذکری که فرشتگان ازنوشتن ثواب آن عاجزند




امام صادق علیه السلام فرمودند: کسى که بگوید ” الحمدلله کما هو اهله ” (فرشتگان)

نویسندگان آسمانى نمى توانند ثواب آن را بنویسند. عرض کردم : چرا؟ فرمود: چون

(ثواب آن را نمى دانند و) عرضه مى دارند: خدایا! از غیب آگاهى نداریم و خدا مى

 فرماید: هر چه بنده ام مى گوید، بنویسید و ثواب آن باشد به عهده من .

هرکس دوست دارد از دنیا برود و از گناه پاک شده باشد این دعارابخواند


شیخ صدوق در کتب من لا یحضره الفقیه ذکر کرده است که امیرالمؤمنین (ع)

فرمود:  از جمله امور پنهان و مخفی دعایی است که رسول الله (ع) به من آموخت و

امر کرد که آن را به حسن (ع) و حسین (ع) بیاموزم. هرکس دوست دارد از دنیا

برود و از گناه پاک شده باشد همانگونه طلای خالصی که در آن ناخالصی نیست ؛و

کسی از او مظلمه ای را طلب نکند ؛ بعد از نمازهای یومیه دوازده مرتبه سوره

اخلاص را خوانده و سپس دست ها را بگشاید  و بگوید:

 اللهم انی اسئلک باسمک المکنون المخزون الطهر المبارک و اسألک باسمک العظیم


 و سلطانک القدیم ؛ یا واهب العطایا یا مطلق الاساری یا فکاک الرقاب من النار


اسألک ان تصلی علی محمد وآل محمد و ان تعتق رقبتی من النار و ان تخرجنی من


الدنیا آمنا و تدخلنی الجنه سالما و ان تجعل دعائی اوله فلاحا و اوسطه نجاحا و آخره


صلاحا انک انت علام الغیوب

گنجهای بهشتی"دعای یستشیر باذکر ثواب"


از امیرالمومنین علی (ع) روایت شده است که دعای یستشیر را پیامبر (ص) به من آموخت و امر کرد که آن را در همه حال در سختی و راحتی حفظ کنم و به خلفاء بعد از خودم تعلیم نمایم .

و فرمود: از خودت در مدت عمر جدا مکن، تا زمان ملاقات خدا ،بدرستی که این دعا گنجی است از گنج های عرش.عرض کردم یا رسول الله چگونه بخوانم؟

فرمود در صبح و شام این دعا را بخوان.

ابی بن کعب انصاری از پیامبر (ص) ثواب این دعا را طلب نمود. حضرت فرمودند: ای ابی؛ ساکت باش که از کثرت ثواب آن همه علما از حیرت مبهوت و زبان‌شان از کثرت و زیادی ثواب این دعا نزد خداوند عزوجل برای صاحب این بند می آید.ابن کعب گفت: یا رسول ا. . .  پدرم و مادرم فدای تو باد تو مارا از ثواب این دعا آگاه فرما.پیامبر (ص) تبسم کرد و فرمود: همانا انسان بر آنچه منع می شود حریص تر است.

 سپس فرمود شما را به برخی از ثواب های این دعا آگاه می‌کنم:

اول: کسی که این دعا را بخواند خیر و برکت از فرق سرش تا زمین از آسمان بر او می بارد و او را انوار آرامش و رحمت می پوشاند و برای این دعا انتهایی جز عرش خدا نیست.

دوم: هر کس سه نوبت این دعا را بخواند خداوند هر حاجت خیری که داشته باشد در دنیا و آخرت برآورده گرداند.

سوم: خدای تبارک و تعالی او را از عذاب قبر برهاند.

چهارم: تنگی سینه او را برطرف نموده و به او شرح صدر عطا فرماید.

پنجم: چون روز قیامت فرا رسد، خواننده این دعا سوار بر شتری تندرو و سفید مزین و آراسته به مروارید نزد حق برخیزد، و خداوند می فرماید همه کرامتها را به او بدهید، و گوید: بنده ام در هر جای بهشت که خواهی ساکن شو.

ششم: اگر این دعا بر مجنون خوانده شود همان ساعت از آن باز آید.

هفتم: اگر زنی زایمان بر او مشکل شده باشد و این دعا بر او خوانده شود خداوند زایمان او را آسان و فرزند را در طرفه العینی متولد گرداند.

هشتم: اگر بر شخصی که عاق والدین شده بخواند همانا خداوند امور آن را اصلاح کند.

نهم: هر بنده ای که چهل شب جمعه این دعا را بخواند همانا خداوند آن را اصلاح کند.

دهم: هر کس در هنگام خواب بخواند و بخوابد حتی اگر خوب نخوانده باشد. ولی به امید ثواب باشد، خداوند به هر حرفی از این دعا هزار فرشته کروبی که روی‌شان نورانی تر باشد از آفتاب و ماه شب چهاره بر او بفرسند.

یازدهم: هر گنه کاری که مرتکب کبائر شده باشد و قبل از مردن این دعا را بخواند شب بمیرد یا روز همچون شهید از دنیا رفته و اگر موفق به توبه نشده باشد خدا به کرم و عفوش او را بیامرزد


دعای یستشیر
 
اَلْحَمْدُ لِلّهِ الَذی لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الْمَلِکُ الْحَقُّ الْمُبینُ الْمُدَبِرُّ بِلا وَزیرٍ وَ لا خَلْقٍ مِنْ عِبادِهِ یَسْتَشیرُ

الاْوَّلُ غَیْرُ مَوْصُوفٍ وَالْباقی بَعْدَ فَنآءِ الْخَلْقِ الْعَظیمُ الرُّبُوبِیَّهِ نُورُ السَّمواتِ وَالاْرَضینَ وَ فاطِرُهُما

وَ مُبْتَدِعُهُما بِغَیْرِ عَمَدٍ خَلَقَهُما وَ فَتَقَهُما فَتْقًاًً فَقامَتِ السَّمواتُ طآئِعاتٍ بِاَمْرِهِ

وَاسْتَقَرَّتِ الاْرضَوُنَ بِاَوْتادِها فَوْقَ الْمآءِ ثُمَّ عَلا

رَبُّنا فِی السَمواتِ الْعُلی اَلرَّحْمنُ عَلَی الْعَرْشِ اسْتَوی لَهُ ما فِی السَّمواتِ وَ ما فِی الاْرْضِ وَ ما بَیْنَهُما وَ ما تَحْتَ الثَّری

فَاَنَا اَشْهَدُ بِاَنَّکَ اَنْتَ اللّهُ لا رافِعَ لِما وَضَعْتَ وَ لا واضِعَ لِما رَفَعْتَ وَ لا مُعِزَّ لِمَنْ اَذْلَلْت

وَ لا مُذِلَّ لِمَنْ اَعْزَزْتَ وَ لا مانِعَ لِما اَعْطَیْتَ وَ لا مُعْطِیَ لِما مَنَعْتَ

وَ اَنْتَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ کُنْتَ اِذْ لَمْ تَکُنْ سَمآءٌ مَبْنِیَّهٌ وَ لا اَرْضٌ مَدْحِیَّهٌ وَ لا شَمْسٌ مُضیَّئَهٌ وَ لا لَیْلٌ مُظْلِمٌ وَ لا نَهارٌ مُضیَّئُ

وَ لا بَحْرٌ لُجِّیُّ وَ لا جَبَلٌ راسٍ وَ لا نَجْمٌ سارٍ وَ لا قَمَرٌ مُنیرٌ وَ لا ریحٌ تَهُبُّ

وَ لا سَحابٌ یَسْکُبُ وَ لا بَرْقٌ یَلْمَعُ وَ لا رَعْدٌ یُسَبِّحُ وَ لا رُوحٌ تَنَفَّسُ

وَ لا طآئِرٌ یَطیرُ وَ لا نارٌ تَتَوَقَّدُ وَ لا مآءٌ یَطَّرِدُ
 
کُنْتَ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ وَ کَوَّنْتَ کُلَّ شَیْءٍ وَ قَدَرْتَ عَلی کُلِّ شَیْءٍ وَابْتَدَعْتَ کُلَّ شَیْءٍ

وَ اَغْنَیْتَ وَ اَفْقَرْتَ وَ اَمَتَّ وَ اَحْیَیْتَ وَ اَضْحَکْتَ وَ اَبْکَیْتَ وَ عَلَی الْعَرشِ اسْتَوَیْت

فَتَبارَکْتَ یا اَللّهُ وَ تَعالَیْتَ اَنْتَ اللّهُ الَّذی لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ

الْخَلاّقُ الْمُعینُ اَمْرُکَ غالِبٌ وَ عِلْمُکَ نافِذٌ وَ کَیْدُکَ غَریبٌ

وَ وَعْدُکَ صادِقٌ وَ قَوْلُکَ حَقُّ وَ حُکْمُکَ عَدْلٌ وَ کَلامُکَ هُدیً

وَ وَحْیُکَ نوُرٌ وَ رَحْمَتُکَ واسِعَهٌ وَ عَفْوُکَ عَظیمٌ وَ فَضْلُکَ کَثیرٌ

وَ عَطاوُکَ جَزیلٌ وَ حَبْلُکَ مَتینٌ وَاِمْکانُکَ عَتیدٌ وَ جارُکَ عَزیزٌ

وَ بَاْسُکَ شَدیدٌ وَ مَکْرُکَ مَکیدٌ اَنْتَ یا رَبِّ مَوْضِعُ کُلِّ شَکْوی

حاضِرُ کُلِّ مَلاَءٍ وَ شاهِدُ کُلِّ نَجْوی مُنْتَهی کُلِّ حاجَهٍ مُفَرِّجُ کُلِّ حُزْنٍ

غِنی کُلِّ مِسْکینٍ حِصْنُ کُلِّ هارِبٍ اَمانُ کُلِّ خآئِفٍ حْرِزُ الضُّعَفآءِ

کَنْزُ الْفُقَرآءِ مُفَرِّجُ الْغَمّآءِ مُعینُ الصّالِحینَ

ذلِکَ اللّهُ رَبُّنا لا اِلهَ اِلاّ ُوَ تَکْفی مِنْ عِبادِکَ مَنْ تَوَکَّلَ عَلَیْکَ وَ اَنْتَ جارُ مَنْ لاذَ بِکَ وَ تَضَرَّعَ اِلَیْکَ

عِصْمَهُ مَنِ اعْتَصَمَ بِکَ ناصِرُ مَنِ انْتَصَرَ بِکَ تَغْفِرُ الذُّنُوبَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَکَ جَبّارُ الْجَبابِرَهِ عَظیمُ الْعُظَمآءِ کَبیرُ الْکُبَرآءِ

سَیِّدُ السّاداتِ مَوْلَی الْمَوالی صَریخُ الْمُسْتَصْرِخینَ مُنَفِّسٌ عَنِ الْمَکْروُبینَ مُجیبُ دَعْوَهِ الْمُضْطَرینَ اَسْمَعُ السّامِعینَ

اَبْصَرُالنّاظِرینَ اَحْکَمُ الْحاکِمینَ اَسْرَعُ الْحاسِبینَ اَرْحَمُ الرّاحِمینَ

خَیْرُ الغافِرینَ قاضی حَوآئِج الْمُوْمِنینَ مُغیثُ الصّالِحینَ

اَنْتَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ رَبُّ الْعالَمینَ اَنْتَ الْخالِقُ وَ اَنَا الْمَخْلوُقُ

وَ اَنْتَ الْمالِکُ وَ اَنَا الْمَمْلوُکُ وَ اَنْتَ الرَّبُّ وَ اَنَا الْعَبْدُ وَ اَنْتَ الرّازِقُ وَ اَنَا الْمَرْزُوقُ

وَ اَنْتَ الْمُعْطی وَ اَنَا السّآئِلُ وَ اَنْتَ الْجَوادُ وَ اَنَا الْبَخیلُ وَ اَنْتَ الْقَوِیُّ وَ اَنَا الضَّعیفُ

وَ اَنْتَ الْعَزیزُ وَ اَنَا الذَّلیلُ وَ اَنْتَ الْغَنِیُّ وَ اَنَا الْفَقیرُ

وَ اَنْتَ السَّیِّدُ وَ اَنَا الْعَبْدُ وَ اَنْتَ الْغافِرُ وَ اَنَا الْمُسیَّئُ وَ اَنْتَ الْعالِمُ وَ اَنَا الْجاهِلُ

وَ اَنْتَ الْحَلیمُ وَ اَنَا الْعَجُولُ وَ اَنْتَ الرَّحْمنُ وَ اَنَا الْمَرْحُومُ

وَ اَنْتَ الْمُعافی وَ اَنَا الْمُبْتَلی وَ اَنْتَ الْمُجیبُ وَ اَنَا الْمُضْطَرُّ

وَ اَنَا اَشْهَدُ بِاَنَّکَ اَنْتَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْمُعْطی عِبادَکَ بِلا سُوالٍ

وَ اَشْهَدُ بِاَنَّکَ اَنْتَ اللّهُ الْواحِدُ الاْحَدُ الْمُتَفَرِّدُ الصَّمَدُ الْفَرْدُ وَ اِلَیْکَ الْمَصیرُ

وَ صَلَّی اللّهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ اَهْلِ بَیْتِهِ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ

وَاغْفِرْ لی ذُنُوبی وَاسْتُرْ عَلَیَّ عیُوُبی وَافْتَحْ لی مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَهً وَ رِزْقاً واسِعا

یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَالْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَ حَسْبُنَا اللّهُ وَ نْعِمَ الْوَکیلُ

وَ لا حَوْلَ وَ لاقُوَّهَ اِلاّ بِاللّهِ الْعَلِیِّ الْعَظیمِ


"دعای صحیفه باذکرثواب"


ابن عبّاس رضى اللَّه عنه روایت مى‏کند که بر رسول خدا صلّى الله علیه و آله داخل شدم دیدم که حضرت خندان و بسیار خوشحال هستند. عرض کردم: چه خبر است فداى شما باد پدر و مادرم اى رسول خدا؟ پس فرمودند: یا ابن عبّاس جبرئیل نزد من آمد در حالى که به دست او صحیفه‏اى بود که در آن دعائى از جهت کرامت من و از براى امّت من نوشته شده بود. پس جبرئیل گفت که: یا محمّد این را بگیر و بخوان آنچه را که در اوست و آن را تعظیم نماى. پس بدرستى که این گنجى از گنجهاى آخرت است و این دعائى است که خداى تعالى به تو و به امّت تو اکرام نموده است. پس گفتم: یا جبرئیل آن کدام است؟ پس جبرئیل که رحمت خدا بر او و بر همه فرشتگان مقرّب باد گفت که آن سبحان اللَّه العظیم بحمده است. ابن طاوس گوید که: مقدّم مى‏دارم اوّلا ذکر ثواب این دعا را تا سبحان اللَّه العظیم» پس مى‏گویم که: حضرت رسول صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند: [اى جبرئیل‏] و چه چیز است ثواب کسى که این دعا را بخواند؟ پس جبرئیل گفت: یا محمّد مرا از ثوابى سؤال نموده‏اى که آن را نمى‏داند مگر خداى تعالى، اگر همه دریاها مرکب و درختها قلم و فرشتگان آسمانها نویسنده بگردند و ثواب این را به قدر هزار برابر مدّت بقاء دنیا بنویسند، هر آینه مرکّب برطرف مى‏شود و قلمها شکسته مى‏شود و به یکدهم از ثواب آن نمى‏رسند. اى محمد قسم به حقّ کسى که ترا به راستى به پیغمبرى فرستاده است که نیست مردى و نه زنى که این دعا را بخواند مگر آن که خداى تعالى از براى او ثواب چهار تن از فرشتگان و چهار پیغمبر را بنویسد.امّا پیغمبران پس اوّلا ثواب تو را اى محمّد و ثواب عیسى و ثواب موسى و ثواب ابراهیم علیهم السّلام را و امّا فرشتگان پس اوّلا ثواب مرا و ثواب اسرافیل و ثواب میکائیل و ثواب عزرائیل را. اى محمّد هر مردى یا زنى که این دعا را در مدّت عمر خود بیست مرتبه بخواند پس به درستى که خداى تعالى او را به آتش جهنم عذاب نمى‏کند و هر چند از گناهان او باشد مثل کف دریاها و قطره‏هاى باران و عدد ستاره‏ها و وزن عرش و کرسى و لوح و قلم و ریگ و موى و کرک و آفریده‏هاى بهشت و دوزخ که خداى تعالى آن گناهان را مى‏آمرزد و از براى او به عوض هر گناهى هزار حسنه مى‏نویسد. اى محمّد و اگر آن شخص را همّى یا غمّى یا آزارى یا بیمارى یا علّتى یا تشنگى یا ترسى باشد و این دعا را سه مرتبه بخواند، خداى تعالى حاجت او را بر مى‏آورد و شخصى که از شیر یا از گرگ بترسد یا داخل شدن بر پادشاه ظالمى را اراده داشته باشد و این دعا را بخواند، پس خداى تبارک و تعالى از او هر بدى و مکروهى و آفتى را به حول و قوّت خود منع مى‏کند، کسى که این دعا را یک مرتبه در جنگ بخواند خداى تعالى او را قوّت هفتاد کس از جماعت حرب‏کنندگان را قوّت مى‏دهد و کسى که این دعا را بر درد سر یا درد شقیقه یا درد شکم یا بر آزار چشم یا بر گزیدن مارى یا عقربى بخواند خداى تعالى همه آنها را برطرف مى‏کند. اى محمّد کسى که به این دعا اعتقاد نیاورد پس او از من برى است و کسى که آن را انکار نماید، پس به درستى که از او برکت و خیر برطرف مى‏شود. پس پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند که: اى جبرئیل از چه این دعا بر همه دعاها تفضیل داده شده است؟ جبرئیل عرض کرد: از جهت آن که اسم اعظم خداى تعالى در آن است و کسى که این دعا را بخواند قوّت حافظه و شعور و علم و عمر و صحّت بدن او چندین برابر زیاده مى‏گردد و خداى تعالى از او هفتاد آفت از آفات دنیا و هفتصد آفت از آفتهاى آخرت را دفع مى‏نماید.ذکر ثواب و شرح دعاء سابق تمام شد اکنون در ذکر ثواب و شرح دعاى ثانى شروع مى‏نمایم بخش دوم اجر دعا از حضرت امیر المؤمنین على بن ابى طالب صلوات اللَّه و سلامه علیه از حضرت پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلّم روایت شده است آن که فرمودند که: جبرئیل علیه السّلام نازل شد در حالى که و در عقب مقام ابراهیم نماز مى‏کردم. پس چون از نماز فارغ شدم از خداى تعالى براى امّت خود طلب آمرزش نمودم. پس جبرئیل علیه السّلام گفت: اى محمّد ترا حریص بر امّت‏خود مى‏بینم و حال آن که خداى تعالى به بندگان خود رحیم است. پس آن حضرت صلّى اللَّه علیه و آله به حضرت جبرئیل علیه السّلام فرمودند که: اى برادر من تو دوست بر من و بر امّت من هستى، مرا دعائى تعلیم نماى که بعد از من به سبب آن دعا امتم مرا یاد کنند. پس جبرئیل علیه السّلام گفت: اى محمّد وصیّت مى‏کنم ترا آن که امّت خود را امر نمائى که سه روز ایّام البیض را روزه گیرند که سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماهى است، و وصیّت مى‏کنم ترا آن که امّت خود را امر نمائى که در این سه روز این دعاى شریف را بخوانند. پس به درستى که عرش را حمله آن به برکت این دعا برداشتند و من به زمین نازل می ‏شوم و به آسمان بالا مى‏روم به برکت این دعا و این دعا بر درهاى بهشت و بر حجره‏ها و کنگره‏ها و بر منزلهاى آن نوشته شده است و به برکت این دعا درهاى بهشت گشوده می شود و به سبب این خلایق در روز قیامت به امر خدا محشور مى‏شوند و کسى که از امّت تو این دعا را بخواند، خداى تعالى عذاب قبر را از او برطرف مى‏کند و او را از فزع اکبر و از آفتهاى دنیا و آخرت نگاه مى‏دارد، و کسى که آن را بخواند خداى تعالى او را از عذاب آتش نجات مى‏دهد، پس بعد از آن پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله جبرئیل را از ثواب این دعا سؤال نمودند. پس جبرئیل علیه السّلام عرض کرد: یا محمّد هر آینه به تحقیق که مرا از چیزى سؤال نموده‏اى که بر وصف آن قادر نیستم و اندازه او را به غیر از خدا نمى‏داند؛ اى محمّد اگر درختهاى دنیا قلم و دریاها مرکّب و همه خلایق نویسنده بگردند بر نوشتن ثواب قارى این دعا قدرت ندارند و بنده‏اى این دعا را نمى‏خواند و حال آن که اراده نموده باشد آزادى را مگر آن که خداى تعالى او را آزاد مى‏گرداند و او را از قید بندگى خلاص می‏کند و این را مغمومى نمى‏خواند مگر آن که خداى تعالى غم و اندوه او را برطرف نماید و نمى‏خواند به این دعا خداى را طلب‏کننده حاجتى مگر آن که خداى عزّ و جلّ حاجت او را در دنیا و آخرت ان شاء اللَّه برآورد و او را از مرگ ناگهانى و هول قبر و فقر در دنیا نگاه مى‏دارد و خداى تبارک و تعالى به او اذن در شفاعت را در قیامت عطا مى‏نماید در حالى که روى او خندان باشد و خداى تعالى او را به برکت این دعا در دار السّلام داخل مى‏کند و او را در غرفه‏هاى بهشت ساکن مى‏گرداند و او را از حله‏ هاى جنّت مى‏پوشاند که کهنه نمى‏شوند و کسى که روزه گیرد و این دعا را بخواند خداى عزّ و جلّ مى‏نویسد از براى او مثل ثواب جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرائیل و ابراهیم خلیل و موسى کلیم و عیسى و محمّد صلوات اللَّه علیهم اجمعین. پس پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند که: هر آینه به تحقیق که تعجّب نمودم از بسیارى آنچه جبرئیل از ثواب از براى خواننده این دعا ذکر نمود. بعد از آن جبرئیل عرض کرد: اى محمّد احدى از امّت تو نیست که این دعا را در مدّت عمر خود یک مرتبه بخواند مگر آن که خداى تعالى او را روز قیامت محشور مى‏کند و حال آن که روى او چون ماه شب بدر مى‏درخشد. پس مردمان پرسند که این کیست؟ آیا این شخص پیغمبر است؟ پس ملائکه گویند که: پیغمبر و نه فرشته نیست بلکه او بنده‏اى از بندگان خدا است از فرزندان آدم که در مدّت عمر خود یک مرتبه این دعا را خوانده است و خداى عزّ و جلّ به او این کرامت را بخشیده است.پس جبرئیل به پیغمبر صلّى اللَّه علیه و آله عرض کرد: اى محمّد کسى که پنج مرتبه این دعا را بخواند در روز قیامت محشور خواهد شد و حال آن که من بر قبر او ایستاده باشم و براقى از بهشت با من خواهد بود و ایستاده خواهم بود تا وقتى که آن شخص بر براق سوار شود و از آن پائین نمى‏آید مگر در دار النعیم دائمى و از براى او حسابى نخواهد بود و در بهشت همسایه ابراهیم علیه السّلام و در جوار محمّد صلّى اللَّه علیه و آله خواهد بود و من از براى خواننده این دعا از مرد و زن ضامنم آن که خداى تعالى او را عذاب ننماید و هر چند گناهان او بیشتر از کف دریاها و قطره‏هاى باران و برگ درختان و عدد مردمان از اهل بهشت و دوزخ باشد و آن که خداى عزّ و جلّ امر نماید از براى آن شخص ثواب یک حجّ و یک عمره مقبول بنویسند.اى محمّد کسى که را در وقت خواب پنج مرتبه این دعا را با وضو قرائت نماید پس به درستى که ترا در خواب مى‏بیند و تو او را به بهشت بشارت خواهى داد و کسى که گرسنه یا تشنه باشد و چیزى را نیابد که بخورد و نه آنچه را که بیاشامد یا آن که بیمار باشد و این دعا را بخواند پس به درستى که خداى به برکت این دعا از او برطرف مى‏نماید آنچه را که در اوست و او را چیزى مى‏دهد که بخورد و بیاشامد و از براى او مطالب دنیا و آخرت او را برمى‏آورد و کسى که از او چیزى دزدیده شود یا از او غلامى بگریزد پس برخیزد و وضو سازد و دو رکعت یا چهار رکعت نماز گذارد و در هر رکعت سوره حمد یک بار و سوره اخلاص دو مرتبه بخواند، پس بعد از سلام این دعا را بخواند و آن صحیفه را که این دعا در آن نوشته شده باشد پیش روى خود یا در زیر سر خود بگذارد، پس بدرستى که خداى تعالى مشرق و مغرب را جمع مى‏کند و آن غلام گریخته را به برکت این دعا بر مى‏گرداند ان شاء اللَّه تعالى و اگر از دشمنى بترسد پس این دعا را بر خود بخواند خداى تعالى او را در پناهى محکم مى‏گرداند و دشمن بر او قدرت نمى‏یابد و بنده‏اى نیست که این را بخواند و بر او قرضى باشد مگر آن که خداى تعالى قرض او را ادا نماید و از براى او شخصى را میسّر گرداند که قرض او را ادا نماید ان شاء اللَّه و کسى که این دعا را بر بیمارى بخواند خداى تعالى آن بیمار را به برکت این دعا شفا مى‏دهد. پس اگر بنده مؤمنى که به خداى عزّ و جلّ اخلاص داشته باشد، این را بر کوهى بخواند هر آینه آن کوه به اذن خدا حرکت مى‏کند و کسى که به نیّتى خالص این را بر آب بخواند هر آینه آن آب یخ مى‏زند و تعجّب مکن از این فضیلتهائى که در شأن این دعا ذکر شد، پس به درستى که در این دعا اسم اعظم خداى تعالى است و بدرستى که هر گاه این دعا را قارى بخواند و آن را ملائکه و جنّ و انس بشنوند پس از براى خواننده آن دعا مى‏کنند و خداى تعالى دعاى ایشان را مستجاب مى‏گرداند و همه اینها که مذکور شد به برکت خداى تعالى و به برکت این دعاست و به درستى شخصى که به خدا و رسول او و به این دعا ایمان آورده باشد، باید که چیزى را به خاطر نگذراند و در دل خود به سبب آنچه در شأن این دعا ذکر نموده شد، شکى نیندازد، به درستى که خداى تعالى کسى را که می‏خواهد بدون اندازه‏اى روزى مى‏گرداند و کسى که این دعا را بخواند و یاد گیرد و بنویسد پس باید که به این بر احدى از مسلمانان بخل نورزد. و حضرت رسول صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند که: من این دعا را در جنگى نخواندم مگر آن که من در آن جنگ به برکت این دعا بر دشمنان خود ظفر یافتم و آن حضرت صلّى اللَّه علیه و آله فرمودند که: شخصى که این دعا را بخواند به او نور اولیاء در روى او عطا کرده مى‏شود و از براى او هر امر دشوارى آسان مى‏گردند و براى او هر امر آسانى میسّر مى‏شود. پس بدرستى شخصى که حقّ و حرمت این را بشناسد، خداى تعالى او را از هر سختى نگاه می‏دارد [و اگر قرض دارى آن را بخواند، خداوند قرض او را ادا نماید] و براى او همه امرها را آسان مى‏گرداند و او را از هر مکروهى نگاه مى‏دارد و از او هر بدى را برطرف می‏نماید و او را از هر بیمارى و علتى نجات می‏دهد و همّ و غمّ را از او زایل مى‏گرداند. پس این دعا را یاد بگیرید و یاد بدهید پس بدرستى که در این دعا خیر


بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم
سُبْحانَ الله الْعظیمِ وَ بِحَمْدِهِ

این جمله را سه مرتبه باید بگوید و سپس دعا را بخواند:

سُبْحانَهُ مِنْ إلهٍٍ ما اَمْلَکَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مَلیکٍٍ ما اَقْدَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قَدیرِ ما

اَعْظَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ عَظیمٍ ما اَجَلَّهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ جَلیلٍ ما اَمْجَدَهُ وَ سُبْحانَهُ

مِنْ ماجِدٍٍ ما اَرْفَهُ وَ سُبْحانَهُ مَنْ رَؤفٍ ما اَعَزَّهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ عَزیزٍ ما اَکْبَرَهُ وَ ماجِدٍ

ما اَرْءَفَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ اَعَزَّهُ وَ سُبْحانَهُ م‍ِنْ عَزیزٍ ما اَکْبَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ کَبیرٍ ما

اَقْدَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قَدیمٍ ما اَعْلاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ عالٍ ما اَسْناهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ

سِنّیٍ ما اَبْهاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ بَهیًّ ما اَنْوَرَه وَ سُبْحانَهُ مِنْ مُنیرٍ ما اَظْهَرَهُ وَ

سُبْحانَهُ مِنْ ظاهِرٍ ما اَخْفاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ خَفیًّ ما اَعْلَمَهُ  وَ سُبْحانَهُ مِنْ عَلیمً

ما اَخْبَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ خَبیرٍ ما اَکْرَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ کَریمٍ ما اَلْطَفهُ وَ سُبْحانَهُ

مِنْ لَطیفٍ ما اَبْصَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ بَصیرٍ ما اَسْمَعَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ واسِعٍ ما اَجْوَدَهُ

وَ سُبْحانَهُ مِنْ جوادٍ ما اَفْضَلَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مُفْضِلٍ ما اَنْعَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مَنْعِمٍ

ما اَسْیَدَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ سَیّدٍ ما اَرْحَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ رَحیمٍ ما اَشَدَّهُ وَ سُبْحانَهُ

مِنْ شَدیدٍ ما اَقْواهُ وَ سُبْحانَهُ مَنْ قَویًّ ما اَحْکَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مَنْ حَکیمٍ ما اَبْطَشَه

وَ سُبْحانَهُ مِنْ باطِشٍ ما اَقْوَمَه وَ سُبْحانَهُ مِنْ قَیّومٍ ما اَحْمَدَه وَ سُبْحانَهُ مِنْ حمیدٍ

ما اَدْوَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ دائِمٍ ما اَبْقاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ باقٍ ما اَفْرَدَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ

مالِکٍ ما اَوْلاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ وَلیًّ ما اَعْظَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ عَظیمٍٍ ما اَکْمًلَهُ وَ

سُبْحانَهُ مِنْ کامِلٍ ما اَتَمَّهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ تامًّ ما اَعْجَبَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ عَجیبٍ ما

اَفْخَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ فاخِرٍ ما اَبْعَدَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ بَعیدٍ ما اَقْرَبَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ

قَریبٍ ما اَمْنَعَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مانِعٍ ما اَغْلَبَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ غالِبٍ ما اَعْفاهُ وَ

سُبْحانَهُ مِنْ عَفْوًّ ما اَحْسَنَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مُحْسِنٍ ما اَجْمَلَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ

جَمیلٍ ما اَقْبَلَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قابِلٍ ما اَشْکَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ شَکورٍ ما اَغْفَرَهُ وَ

سُبْحانَهُ مِنْ غَفُورٍ ما اَکْبَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ کَبیرٍ ما اَجْبَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ جَبّارٍ ما

اَدْیَنَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ دَیّانٍ ما اَقْضاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قاضٍ ما اَمْضاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ

ماضٍ ما اَنْفَذَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ نافِذٍ ما اَرْحَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ رَحیمٍ ما اَخْلَقَهُ وَ

سُبْحانَهُ مِنْ خالِقٍ ما اَقْهَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قاهِرٍ ما اَمْلَکَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مَلیکٍ ما

اَقْدَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قادِرٍ ما اَرْفَعَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ رَفیعٍ ما اَشْرَفَه وَ سُبْحانَهُ مِنْ

شَریفٍ ما ا‍َزْرَقَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ رازِقٍ ما اَقْبَضَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قابِضٍ ما اَبْسَطَهُ وَ

سُبْحانَهُ مِنْ باسِطٍ ما اَهْداهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ هادٍ ما اَصْدَقَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ صادِقٍ ما

اَبْدَئَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ بادِءٍ ما اَقْدَسَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ قُدُّسٍ ما اَطْهَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ

طاهِرٍ ما اَزْکاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ زَکیًّ ما اَبْقاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ باقٍ ما اَعْوَدَهُ وَ سُبْحانَهُ

مِنْ عَوّادٍ ما اَفْطَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ فاطِرٍ ما اَرْعاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ راعٍٍ ما اَعْوَنَهُ وَ

سُبْحانَهُ مِنْ مُعینٍ ما اَوْهَبَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ وَهّابٍ ما اَتْوَبَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ تَوّابِ ما

اَسْخاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ سَخیًّ ما اَبْصَرَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ بَصیرٍ ما اَسْلَمَهُ وَ سُبْحانَهُ

مِنْ سَلیمٍ ما اَشْفاءُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ شافٍ ما اَنْجاهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مُنْجٍ ما اًَبَّرَه وَ

سُبْحانَهُ مِنْ بارٍ ما اَطْلَبَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ طالِبٍ ما اَدْرَکَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مُدْرِکٍ ما

اَشَدَّهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ شَدیدٍ ما اَعْطَفَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مُتَعَطَّفٍ ما اَعْدَلَهُ وَ سُبْحانَهُ

مِنْ عادِلٍ ما اَتْقَنَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ مُتْقِنٍ ما اَحْکَمَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ حَکیمٍ ما اَکْفَلَهُ وَ

سُبْحانَهُ مِنْ کَفیلٍ ما اَشْهَدَهُ وَ سُبْحانَهُ مِنْ شَهیدٍ ما اَحْمَدَهُ وَ سُبْحانَهُ هُوَ اللهُ

الْعظیمِ وَ بِحَمدِه وَ الْحَمْدُلله وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ اَکْبَرُ وَ للهِ الْحَمْدُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ اِلاّ

بِاللهِ الْعظیمِ دافعُ کُلَّ بَلِیَّهٍ وَ هُوَ حَسْبی وَ نِعْمَ‌الْوَکیلْ




ثواب دعای معراج

از رسول اکرم صلى الله علیه و آله منقول است آن شبى که مرا به معراج بردند از تمامى آسمانها گذشتم تا به آسمان هفتم رسیدم و آنچه دیدم بودم و با خداى تعالى بى واسطه سخن گفتم و مراجعت نمودم چون به مقام جبرئیل رسیدم گفتم یا جبرئیل این چه دعائى است که جمله فرشتگان مى خوانند؟ گفت یا محمد صلى الله علیه و آله این همان دعایى است که از جانب حق به شما آوردم و خداى تعالى مى فرماید که هر که از آدم تا خاتم این دعا را بخواند یا با خود دارد عزیز و مکرم گردد و حاجتش برآورده شود حق تعالى هیچ حجاب در میان او و خودش نگذارد و او را از جمیع بلایا محفوظ فرماید و اگر از آدم تا خاتم جمع شوند و جمیع دریاها مرکب گردد و آسمان و زمین کاغذ شود چندان نویسنده که همه فرشتگان مانده شوند و دریا خشک شود و آسمان و زمین تمام شود نمى تواند ثواب این دعا را بنویسند و از هزار یکى نوشته نشود و خواننده و دارنده این دعا را تنگى دست ندهد و تا روز اجل بستگى در کار وى نشود و در روز قیامت حساب را از وى بردارند و بى حساب داخل بهشت شود.
یا محمد دارنده و خواننده این دعا رستگارى یابد. هر کس در عمر خود این دعا را یک بار بخواند و اگر نتواند گوش بدهد یا با خود دارد چنان باشد که چهل هزار ختم قرآن کرده باشد و چهل هزار حج کرده باشد و چهل هزار گوسفند قربانى کرده و چهل هزار بنده آزاد کرده و چهل هزار مسکین را طعام داده و چهل هزار برهنه را پوشیده باشد و تورات موسى و انجیل عیسى و زبور داوود و فرقان محمد المصطفى صلى الله علیه و آله را خوانده باشد و اگر بیمار باشد چنانچه طبیبان از معالجه آن عاجز باشند چون این دعا را به آن بیمار دهند و بر بالین وى گذارند شفا یابد و اگر کسى قرض دار باشد و این دعا را بخواند حق تعالى دین او را ادا فرماید و اگر کسى کاهل نماز باشد این دعا را با خود دارد حق تعالى دل او را روشن گرداند حریض نماز شود و اگر زن دشوار زاید این دعا را بر آب خواند بخورد به آسانى بار نهد و اگر کسى را بسته باشند این دعا را بر موم گیرند و بر کمر وى بندند فى الحال گشاده گردد و اگر بخت دختر بسته باشد این دعا را بخواند یا با خود دارد بخت او گشاده شود و اگر کسى را به پاى دار برند این دعا را بر وى بخوانند و بدمند یا در نزد آن کس باشد هیچ ضررى به او نرسد و اگر جهت فرزند بخواند خداوند عالم پسرى به وى عطا فرماید و دارنده این دعا از گزند مار و عقرب و زبان بدگویان ایمن گردد.
خواننده و دارنده این دعا از درد گوش و دردسر و درد چشم و درد دل و جگر و فلج و لغوه و جمیع دردها ایمن گردد و هر کس این دعا را با خود به گرد برد حق سبحانه او را ببخشد و سکرات موت را بر وى آسان گرداند و از عذاب قبر و سوال نکیر و منکر ایمن گردد و روز جزا چهل هزار فرشته به استقبال وى برآیند تا داخل بهشت مى کنند و شرح این دعا بسیار بود اما مختصر کردیم تا ملال نگیرد بسیار مجرب است ان شاء اللّه و اللّه اعلم بالصواب .

 

شرح دعای معراج

یا سَیِّدُ یا سَنَدُ یا صَمَدُ یا مَن لَهُ المُستَنَدُ اجْعَلْ لی فَرَجًا و مَخْرجًا مِمّا اَنَا فیهِ وَاکْفِنی فیهِ و

اَعُوذُبِکَ بِسم اللهِ التّاماتِ یا اللهُ یا اللهُ یا اللهُ یا رَحمانُ یا رحمانُ یا رَحمانُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ

یا رَحیمُ یا خالِقُ یا رازِقُ یا بارئُ یا اَوَلُ یا اخِرُ یا ظاهِرُ یا باطِنُ یا مالِکُ یا قادِرُ یا واهِبُ یا

وَهّابُ یا تَوّابُ یا حَکیمُ یا سَمیعُ یا بصیرُ یا غَفورُ یا رَحیمُ یا غافِرُ یا شَکورُ یا عالِمُ یا عادِلُ

یا کریمُ یا حلیمُ یا وَدودُ یا غَفورُ یا رَؤُفُ یا وترُ یا مُغیثُ یا مُجیبُ یا حَبیبُ یا مُنیبُ یا رَقیبُ

یا مُعیدُ یا حافِظ یا قابِضُ یا حَیُّ یا مالِکُ یا باعثُ یا وارثُ یا رَحیمُ یا فاتِحُ یا فارجُ یا فاخِرُ

یا مُعِزُّ یا مُذِّلُ یا مُعینُ یا مُبینُ یا جَلیلُ یا جَمیلُ یا کَفیلُ یا وکیلُ یا دَلیلُ یا حَیُّ یا قَیّومُ یا جَبّار

یا غَفّارُ یا حنّانُ یا مَنّانُ یا دَیّانُ یا غُفرانُ یا بُرهانُ یا سُبحانُ یا مُستَعانُ یا سُلطانُ یا امینُ

یا مؤمِنُ یا مُتَکَبِّرُیا شَکورُ یا عَزیزُ یا عَلِیُّ یا وَفیُّ یا زَکِیُّ یا قَوِیُّ یا غَنِیُّ یا مُحِقُّ یا مُعطی

یا اخِرُ یا احسَنَ الخالِقینَ یا خیرَ الرّازقینَ یا خیرَ الغافِرینَ یا خیرَ المُحسِنینَ یا خیرَا

لنّاصرینَ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ یا نورَ السماواتِ و الاَرضَ یا هادیَ المُضِّلینَ یا دَلیلَ المُتَحیِّرینَ

یا خالِقَ کُلِّ شَی ءٍ یا فاطِرَ السَّماواتِ وَالاَرضِ یا هادیَ المُضِلّینَ یا مُفَتِّح الاَبوابِ یا مُسَبِّبَ

الاسبابِیا رَفیعَ الدَّرجاتِ یا مُجیبَ الدَّعواتِ یا وَلِیَّ الحَسَناتِ یا غافِرَ الخَطیئاتِ یا مُحیِیَ

الاَمواتِ یا ضاعِفَ الدَّرَجاتِ یا ضاعِفَ الحسناتِ یا دافِعَ البَلِیّاتِ اللّهم احْفَظ صاحِبِ هذَا

الدُّعاءِ مِنَ القَحطِ و الطّاعونِ و الزِّلزلَةِ وَ الفُجاةِ وَ الوَباءِ وَ مِن شرِِّ الاَعداءِ و مِن شَرِّ الجِنِّ

و الاِ نسِ بِحَقِّ لا اِلهَ اِلّا هُوَ الحَیُّ القَیّومُ وَ بِحَقِّ کهیعص وَ بِحَقِّ حمعسق وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ

المُصطَفی وَ بِحَقِّ علیٍّ المُرتَضی وَ الائمةِ الهُدی وَ بِحَقِّ اللَّوح وَ القَلَم وَ الکرسِیِّ وَ العَرشِ

وَ بِحَقِّ فَسَیَکفیکَهُمُ اللهُ وَهُوَ السَّمیعُ العَلیمُ اللّهُمَ احْفَظْ صاحِبَ هذا الدُعاءِ مِنْ شَرِّ کُلِّ ذی

شَرّ وَ مِنْ شَرِّ طارقِ اللَّیل وَ النَّهارِ وَ مِنْ شَرِّ والِدٍ وَ ما وَلَدَ وَ مِنْ شَرِّ ما یَلِجُ فِی الاَرْضِ وَ

ما یخْرُجُ مِنْهُما وَ هُوَ تاغَفورُ الرَّحیمُ اللّهُمَ احْفَظْ صاحِبَ هذا الدُّعاءِ مِنْ شَرِّ الاَعداءِ وَ مِنْ

شَرِّ جَمیعِ المِحْنَةِ وَالدّاءِ وَمِنْ شَرِّ النَّفاثاتِ فِی العُقَدِ وَ مِنْ شَرِّ حاسِدٍ اِذا حَسَدَ یا رَبِّ بعزَّتکَ

یا عَزیزُ وَ القَهرُ بِلُطفِکَ وَالرَّحمَة رَحمَتُکَ یا واهِبَ العَطایا یا دافِعَ الْبلایا یا غافِرَ الخَطایا یا

ستّارُ العُیوب یا نورَالغُیوب یا نورَالقلوب یا حَبیبَ القلوب یا قاضیَ الْحاجات یا رَحمنَ الدُّنیا

وَالاخِرة یا ارحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ الیَ الله تَصیرُ الاُمورُ اللهُمَ اِنّی اَستَودِعُکَ نَفسی وَ روحی وَ

مالی وَاولادی وَ جَمیعَ ما اَنعَمتَ عَلَیَّ فی الدُّنیا وَالاخرة اِنَّهُ لا یُضیعُ صَنایِعُکَ یَصونُکَ وَ

مَحفوظُکَ وَ مامولُکَ لا یُجیرُنی اَحَدٌ مِنکَ وَ لَن اَجِدُ مِن دونِهِ مُلتَحَداً اللّهمَّ رَبَّنا آتِنا فی

الدُّنیا حَسَنَة وَفی الاخِرةِ حَسَنَة وَقِنا عَذابَ النّار وَ عذابَ القَبر بِرَحمَتِکَ یا اَرحَمَ الرّاحِمینَ.

و صلى اللّه على محمد و اله اجمعین الطاهرین و الائمه المعصومین و سلم تسلیما کثیرا کثیرا

التماس دعا


اعمال وارزشهای سنگین کننده میزان اعمال درآخرت


1.ذکرکلمه لااله الا الله

2.ذکرصلوات

امام صادق(ع) فرمود:درترازوی عمل چیزی سنگین تر از صلوات برمحمد وآلش نیست و کسانی هستند

که میزان اعمال آنها سبک نشان میدهد. در اینجا صلوات به کمک او رسیده،و میزانش سنگین میشود.

اصول کافی،ج2،ص493

فضل صلوات

سیخ کلینی از حضرت صادق (ع)  روایت کرده که فرمود: هرگاه ذکر پیغمبر (ص) شود پس بسیار صلوات بر او بفرستید، پس بدرستی که هرکس صلوات بفرستد بر پیامبر(ص) یک مرتبه، صلوات بفرستد حق تعالی بر او هزار صلوات در هزار صف از ملائکه و باقی نماند از مخلوقات الهی چیزی  مگر آن که صلوات فرستد بر آن بنده، به جهت  صلوات خدا و صلوات ملائکه اش،  پس کسی که رغبت نکند در این پس،اوجاهلی است مغرور که بیزار است از او خدا ورسول و اهل بیتش.اصول کافی

3.شهادت به یکتایی خدا ورسالت محمد(ص)

4.حسن خلق

5.اخلاص وخشنودی خداوند

6.تهمتی که در مورد انسان زده می شود

7.ولایت ومحبت محمد وآلش(ص)

8.حب وعشق علی داشتن

9.فرزندان از دنیارفته

10.زیارت حرم مطهر حضرت رضا(ع)



امام صادق علیه السلام فرمود:

هر که هر روز بیست و پنج بار گوید:

«اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤْمِنینَ وَ المُؤْمِناتِ و المُسْلِمینَ وَ المُسْلِماتِ»

خداوند به تعداد هر مؤمنی که در گذشته و

 هر مؤمنی که تا روز رستاخیز به دنیا خواهد آمد

بر او حسنه نویسد و گناهی از او پاک گرداند و

 درجه ای او را بالا برد.


 از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده‏اند:هرکه هر روز ده باره این دعا را بخواند،حق تعالى چهل‏وپنج‏هزار حسنه براى او بنویسد،و چهل‏وپنج‏هزار گناه را از او محو کند،و چهل‏وپنج‏هزار درجه در بهشت براى‏ او بلند نماید،و براى او حرزى[محافظ و نگهدارنده]باشد از شرّ شیطان و ظالمان،و او را گناه کبیره متصرف نشده و احاطه‏اش نکند. و به روایت دیگر:چنان باشد که قرآن را دوازده بار ختم کرده باشد،و خدا در بهشت خانه‏اى براى او بنا کند.و در روایت‏ ابن بابویه«ده بار»ذکر نشده است،دعا این است:
اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَحْدَهُ لاشَریکَ لَهُ اِلهاً واحِداً اَحَداً صَمَداً لَمْ یَتَّخِذْ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً

از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده‏اند: حضرت رسول اللّه علیه و آله فرمود:هرکه هر روز پانزده مرتبه بگوید:
لا اِلهَ اِلا اللَّهُ حَقّاً حَقّاً لا اِلهَ اِلا اللَّهُ ایماناً وَ تَصْدیقاً لا اِلهَ اِلا اللَّهُ عُبُودِیَّةً وَرِقّاً

حق تعالى روى رحمت خود را از و نگرداند،تا وارد بهشتش کند.در«محاسن»از حضرت رسول اکرم صلى اللّه علیه و آله‏ روایت کرده:هرکه هر روز صد بار«سبحان اللّه»بگوید،از قربانى کردن صد شتر براى کعبه بهتر است،و هرکه صد بار الحمد للّه بگوید،از آزاد کردن صد بنده بهتر است،و هرک هصدر بار«اللّه اکبر»بگوید از این که صد اسب با زین و لگام در را خدا بفرستد بهتر است،و هرکه صد با«لا اله الاّ اللّه»بگوید،کسى عملش از او نیکوتر نباشد،مگر آنکه بیشتر بگوید.

قطب راوندى‏ روایت کرده:در بنى اسرائیل عابدى بود،که سالها به عبادت حق پرداخته بود،روزى به حضرت حق عرضه داشت:میخواهم‏ حال خود را نزد تو بدانم،اگر اعمال مرا پسندیده باشى،از این اعمال بسیار انجام دهم،وگرنه پیش از مرگ توبه کنم،خدا فرشته ‏اى‏ با این پیام نزد او فرستاد:که براى تو نزد خدا هیچ عمل خیرى نیست!پرسید پروردگارا عبادتهاى من چه شد؟فرشته‏ گفت:هر کار خیرى انجام میدادى،مردم را خبر میکردى،که تو را نیک بدانند،و به نیکى یاد کنند،اکنون ثواب‏ تو همان است،که خود بر عمل خود خشنود شدى،این سخن بر عابد بسیار گران آمد،و اندوهگین و نالان شد،بار دیگر فرشته آمد و گفت:حق تعالى مى‏فرماید:اکنون خود را ار من بخر،و پس از این هر روز به عدد هر رگى‏ از رگهاى بدن خود تصدّق بده،گفت:چگونه مى‏توانم چنین کارى انجام دهم؟پاسخ داد:هر روز سیصدوشصت‏ مرتبه به عدد رگهاى بدنت بگو: سُبْحانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُلِلَّهِ وَلا اِلهَ اِلا اللَّهُ وَاللَّهُ اَکْبَرُ وَلا حَوْلَ وَلاقُوَّةَ اِلاّ بِاللَّهِ

 هرکس روزی 4مرتبه این ذکر را بگوید شکرآن روز را به جا آورده
 اَلْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ کَثیراً عَلى کُلِّ حالٍ


حضرت آیت‌الله مجتبی تهرانی  با تأکید بر اینکه برای اجابت دعا باید موانع

را برطرف کرد  استغفار راهی برای اینکار است