تنها آرزوی یک شهید 16 ساله ای خواهری که
هماکنون به وصیت من گوش میدهی، بدان که تنها آرزویم در تمام دوران
نوجوانی خالی بودن جامعه از بیحجابی و یا بیعفتی بود. یادم نمیرود
روزی که مأمور گشت در امامزاده بودم، رسیدم به خواهری که با ول دادن چادر
خود و نشان دادن محرمات خود خون هر جوان غیرتمندی و هر انسان غیوری را به
جوش میآورد. بر حسب احساس مسئولیت جلو رفتم و با لحنی که خدا میداند
خجالت کشیدم، گفتم: خواهر عزیز زیارت مستحب است اما حفظ حجاب واجب و
بیدرنگ دور شدم. خواهر عزیز
حجاب تو سنگر توست؛ پس این سنگر را هرگز و به هیچ وجه رها نساز که
کوبندهتر از خون شهید است شهید «حمیدرضا
نظام»: «خواهرم! از بیحجابی است، اگر عمر گل کم است. نهفته باش و همیشه
گل باش.»
ای ملت قهرمان، هم اکنون که وصیت مرا میشنوید، بدانید که ما به
خاطر آب و خاک کشته نشدهایم؛ بلکه جان ناقابل خود را در راه اسلام عزیز
فدا کردهایم.
به خدا قسم اگر می
دانستم با هربار که خونم ریخته می شود ، بی حجابی آغوش حجاب را دربر می
گیرد ، حاضر بودم هزاران هزار بار کشته شوم.
شهید یعقوب
ابراهیم نژاد